گریزد از صف ما هر که مرد غوغا نیست
کسی که کشته نشد از قبیله ما نیست
جمال مغبچه دیدی شراب مغبچه نوش
مگوی عذر که در کیش ما مدارا نیست
ز پای تا به سرش ناز و غمزه در اعراض
هزار معرکه و رخصت تماشا نیست
به حکم عقل عمل در طریق عشق مکن
که راه دور کند رهبری که دانا نیست
فلک سراسر بازار دهر غم چیدست
نشاط نیست که یک جای هست یک جا نیست
نشاط رفته ز دوران به صبر بستانیم
که بد معامله آزرده از تقاضا نیست
هوای وصل کسی می کند که بوالهوس است
که در آن دلی که محبت بود تمنا نیست
«نظیری » است به حالی ز غمزه خونین تر
به شکوه تا دلت آزرده است گویا نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی عشق و جوانب آن میپردازد. شاعر میگوید که هر کسی که شجاعت و ارادهای برای مواجهه با دشواریها ندارد، باید از صف عاشقان برود. او تأکید میکند که کسی که در راه عشق نمیجنگد، جزء قبیله او نیست. همچنین، او به زیبایی و دلربایی معشوق اشاره میکند و میگوید که در دنیای عشق جایی برای عذر وجود ندارد. شاعر هشدار میدهد که نباید به عقل توجه کرد، زیرا عشق نیازمند راهی ویژه و غیراز منطقی است. او به غم و اندوه حاکم بر زندگی و فقدان شادی اشاره کرده و نشان میدهد که بهشت وصل فقط در دلهای شاد و عاشق ممکن است. در نهایت، شاعر به دلهای آزرده و غمزده اشاره میکند و میگوید که غم قابل توصیف نیست و به نوعی به عمق درد عشق اشاره دارد.
هوش مصنوعی: هر کسی که از جمع ما دور میشود، نشان میدهد که جرأت و شجاعت ندارد. فقط کسانی که در این قبیله نیستند، نمیتوانند درد و رنج ما را تحمل کنند.
هوش مصنوعی: اگر زیبایی دلبر را دیدی، از نوشیدن شراب او دریغ مکن و بهانه نیاور؛ زیرا در طرز تفکر ما جایی برای نرمش و مدارا وجود ندارد.
هوش مصنوعی: از سر تا پا، زیبایی و جاذبهاش هر کسی را به چالش میکشد و جای تماشا را نمیدهد.
هوش مصنوعی: به عقلمند عمل نکن و به عشق بچسب، چون ممکن است راهی که میروی، تو را از هدف دور کند و راهنمایی که در این مسیر داری، اطلاعات درستی نداشته باشد.
هوش مصنوعی: جهان پر از غم و اندوه است و هیچ جایی نیست که بتوان در آن شادی واقعی را یافت؛ برخی جاها شادی وجود دارد و در برخی دیگر نیست.
هوش مصنوعی: برای اینکه بر سختیها و مشکلات زندگی غلبه کنیم، باید با صبر و آرامش برخورد کنیم؛ چرا که بیتابی و درخواستهای مکرر، تنها ما را دلسرد و ناامید میکند.
هوش مصنوعی: کسی که به وصلت فکر میکند، معمولاً آدم هوسباز و بیثباتی است. زیرا در دلی که پر از محبت است، دیگر چیزی بهعنوان آرزو و خواسته وجود ندارد.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که حالتی از زیبایی و شگفتی به تصویر کشیده شده است که به خاطر اندوهی عمیق و دلخراش، حتی دل شخصی را که آزرده است، تحت تأثیر قرار نمیدهد و گویی هیچ چیزی در مقابل این زیبایی قابل بیان نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
همین شعر » بیت ۱
گریزد از صف ما هر که مرد غوغا نیست
کسی که کشته نشد از قبیله ما نیست
به ملک جم ندهم مصرع نظیری را
«کسی که کشته نشد از قبیلهٔ ما نیست»
ز مردمان مشمر خویش را به هیات و شکل
که مردمی نه همین هیکل هیولا نیست
به حسن ظاهر و باطن مسلمت نکنند
که این دو هم ز صفتهای روح حیوانیست
وگر تو گویی نطقست مر مرا گویم
[...]
بزرگوارا دانی که نه ز تقصیرست
اگر دعا گو بر درگه تو پیدا نیست
ز روی ظاهر و صورت رهی گر آنجا نیست
رواست؛ زانکه بصورت رهی گرانجا نیست
تو را چو در همه عالم به حسن یکتانیست
ازان به حال منت هیچگونه پروا نیست
تو را به ماه درخشنده نسبتی نکنم
که ماه را رخ گلگون و چشم شهلا نیست
غریب نیست که روی تورشک خورشید است
[...]
شهی که پاس رعیت نگاه میدارد
حلال باد خراجش که مزد چوپانیست
وگر نه راعی خلق است زهرمارش باد
که هر چه میخورد او جزیت مسلمانیست
بحسن روی تو خورشید عالم آرانیست
بلطف رسته دندان تو ثریا نیست
توئی چو سرو ولی سرو ماهرخ نبود
توئی چو ماه ولی ماه سرو بالا نیست
ز جان غلام قد همچو سرو آزادت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.