ای کرده خراب خانهها را
بر هم زده آشیانهها را
صیادوَشان به دام زلفت
درباخته صید خانهها را
کرده به بتان دلربا شرط
برده به گرو نشانهها را
وز بهر تو صد هزار صیاد
آراسته دام و دانهها را
شاهان به فصاحت تو داده
مفتاح درِ خزانهها را
در عقده جعد نیم تابت
مشاطه شکسته شانهها را
تا کشته غمزه تو گردم
برساختهام بهانهها را
ز آمد شد هر مزار و معبد
فرسودهام آستانهها را
شیرازه نظم خویش بندم
منسوخ کنم فسانهها را
صوتی به نوای تو برآرم
بر باد دهم ترانهها را
گردید ندیم غم «نظیری»
خواری نرسد یگانهها را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.