سر داده ای و بند نهانی نهاده ای
دل برده ای و داغ نشانی نهاده ای
گر در ره وفا قدمی برگرفته ای
بر خود هزار کوه گرانی نهاده ای
یادت به خیر باد که در گریه های گرم
شوقی که از خودم برهانی نهاده ای
ارزان مکن کرشمه و شوخی که در دلم
مهری که پیش ازان نتوانی نهاده ای
از درج لب مفرح یاقوت داده ای
در طبع پیر شوق جوانی نهاده ای
فارغ نمی شویم که در آب و خاک ما
تخم هزار دل نگرانی نهاده ای
غمگین نمی شویم که در های و هوی ما
ذوق هزار رود مغانی نهاده ای
بلبل خمش نمی شود ای غنچه لب بگوی
در خرده های گل چه معانی نهاده ای
با کس زمانه عهد «نظیری » به سر نبرد
دل در وفای دشمن جانی نهاده ای
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره احساس عمیق عشق و دلتنگی است. شاعر به معشوق اشاره میکند که با جذابیت و کرشمههایش دل او را ربوده و به او داغی از عشق نشان داده است. او به وفا و تعهد در عشق اشاره میکند و از نگرانیها و غمهای موجود در زندگی و دل پر دردش سخن میگوید. شاعر همچنین به زیبایی و شگفتیهای عشق و احساساتی که در دلش وجود دارد، میپردازد و از وجود عشق در میان سختیها و غمها یاد میکند. در پایان، او به عهد و وفا در عشق اشاره میکند و از دشواریها و تعهدات آن سخن میگوید.
هوش مصنوعی: تو به عشق و علاقه خود را نشان دادهای و در دل من رسوخ کردهای، به گونهای که نشانهای از خود بر جای گذاشتهای.
هوش مصنوعی: اگر در مسیر وفاداری قدمی برداشتهای، بر خود بار سنگینی از مسئولیتها گذاشتهای.
هوش مصنوعی: یادت بخیر که در لحظات پرشوق و گریههای از ته دل، تو مرا به یاد خود میآوردی.
هوش مصنوعی: زیاد خود را ارزان و در دسترس نگذار، زیرا در دل من احساسی نسبت به تو وجود دارد که پیش از این نتوانستهای آن را ایجاد کنی.
هوش مصنوعی: تو با لبهای گوارا و خوش رنگت، شادی را به دل پیران دادهای و شوق جوانی را در وجودشان زنده کردهای.
هوش مصنوعی: ما هرگز آرامش پیدا نمیکنیم، چرا که در سرزمین ما، هزاران دلنگرانی و دغدغه به یادگار گذاشتهای.
هوش مصنوعی: ما ناراحت نمیشویم چون در سر و صدا و شلوغی ما، شادی و نشاط فراوانی نهفتهای.
هوش مصنوعی: پرندهای که خاموش است، ای گل جوان، بگو در لابهلای پیکرههای گل چه معانی و زیباییهایی را نهفتهای.
هوش مصنوعی: زمانه را با هیچکس نمیتوان به امانت گذراند، چرا که دل را در وفاداری به دشمنی گذاشتهای.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای مرغ گیر دام نهانی نهادهای
بر روی دام شعر دخانی نهادهای
چندین هزار مرغ بدین فن بکشتهای
پرهای کشته بهر نشانی نهادهای
مرغان پاسبان تو هیهای میزنند
[...]
بر دست و پای بند گرانی نهاده ای
نازم به بندگی که نشانی نهاده ای
ایمن نیم ز مرگ اگر رسته ام ز بند
دلدوز ناوکی به کمانی نهاده ای
گوهر ز بحر خیزد و معنی ز فکر ژرف
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.