بر دست و پای بند گرانی نهاده ای
نازم به بندگی که نشانی نهاده ای
ایمن نیم ز مرگ اگر رسته ام ز بند
دلدوز ناوکی به کمانی نهاده ای
گوهر ز بحر خیزد و معنی ز فکر ژرف
بر ما خراج طبع روانی نهاده ای
تا در امید عمر به پندار بگذرد
از لطف در حیات نشانی نهاده ای
تا خسته بلا نبود بی گریزگاه
در مرگ احتمال امانی نهاده ای
رازست، گر دلی به جفایی شکسته ای
دارست، گر سری به سنانی نهاده ای
دوزخ به داغ سینه گدازی نهفته ای
قلزم به چشم اشک فشانی نهاده ای
بر هر دلی فسون نشاطی دمیده ای
بر هر تنی سپاس روانی نهاده ای
هر دیده را دری به خیالی گشوده ای
هر فرقه را دلی به گمانی نهاده ای
غالب ز غصه مرد همانا خبر نداشت
کاندر خرابه گنج نهانی نهاده ای
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهی بندگی و ارتباط انسان با خداوند است. شاعر با تصویرسازیهای زیبا، به توصیف چالشهای زندگی و امید به زندگی بهتر میپردازد. او از بندهایی که به انسان بسته شده صحبت میکند و اهمیت نشانهها و نشانهگذاریهای خداوند در زندگی را مورد تاکید قرار میدهد. در نهایت، شاعر به عمق احساسات انسانی و امید به رحمت الهی اشاره میکند و به رازهایی که در دل انسان نهفته است، میپردازد. این شعر به نوعی به معنای زندگی و راههای رهایی از غم و اندوه اشاره دارد.
هوش مصنوعی: تو که با ناز و عشق به بندگی من افتخار میکنی، زندگیام را به سختی به زنجیر کشیدهاید.
هوش مصنوعی: اگر از مرگ نجات یافتهام، به خاطر این است که دلی پر از عشق و تیر و کمان سختیها را برایم فراهم کردهای.
هوش مصنوعی: مروارید از دریا به دست میآید و معنای عمیق از فکر و اندیشه شکل میگیرد؛ تو با طبع لطیف خود، خراجی به ما تقدیم کردهای.
هوش مصنوعی: منتظر بمان تا اینکه عمرت در دل امید بگذرد و در این زندگی نشانهای از لطف و رحمت به جا بگذاری.
هوش مصنوعی: تا زمانی که گرفتار مشکلات و مصیبتها هستی، نمیتوانی از مرگ فرار کنی و در این حالت، امیدی به نجات و آرامش نداری.
هوش مصنوعی: اگر دلی به خاطر بیوفاییها آزرده شده باشد یا اگر سری به آتش عشق سپرده شده باشد، این راز واقعی است.
هوش مصنوعی: دوزخ در سینهات به شدت میخارد و آتش میزند، در حالی که چشمانت پر از اشکهایی است که همچون دریا به بیرون میریزند.
هوش مصنوعی: در هر قلبی شادی را وارد کردهای و بر هر جسمی روحی تازه بخشیدهای.
هوش مصنوعی: هر انسانی به نوعی در دنیای خود به تخیل و تصوراتی رسیده است و هر گروه یا دستهای نیز باورها و احساسات خاص خود را داراست که به آنها شکل میدهد.
هوش مصنوعی: کسی که به خاطر غم و اندوه میمیرد، از این موضوع بیخبر است که در میان ویرانهها، گنجی پنهان وجود دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای مرغ گیر دام نهانی نهادهای
بر روی دام شعر دخانی نهادهای
چندین هزار مرغ بدین فن بکشتهای
پرهای کشته بهر نشانی نهادهای
مرغان پاسبان تو هیهای میزنند
[...]
سر داده ای و بند نهانی نهاده ای
دل برده ای و داغ نشانی نهاده ای
گر در ره وفا قدمی برگرفته ای
بر خود هزار کوه گرانی نهاده ای
یادت به خیر باد که در گریه های گرم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.