کی سر غنچه او از هر بیان بیابی
گر محو ذوق گردی خود سر آن بیابی
گر چشمه حیاتش نوش از لبان فشاند
صد سلسبیل و کوثر هر سو روان بیابی
نتواندش کشیدن رخش سپهر اگرچه
باریک تر ز مورش موی میان بیابی
چندان ملاحت او بر دیده ام نمک ریخت
کز اشک گرم سوزم در مغز جان بیابی
گر نرگس خوش آبش چشم از جهان بپوشد
نی باغبان ببینی نی بوستان بیابی
تا نوش خنده او دامن ز صحبتم چید
از عیش تلخ زهرم در استخوان بیابی
چندین کتاب و مصحف فهرست باب عشق است
دیگر ورق نخوانی گر داستان بیابی
یار از تعین تو در پرده می نماید
خود را نهان نمایی او را عیان بیابی
عمری خداپرستی کردی ز خودپرستی
شاید به می پرستی از خود امان بیابی
تمثیل عشق و عاشق بحر و غریق بحر است
تا تو نیاز عشقی از خود نشان بیابی
گر عارفی «نظیری » پیشانی سبو بین
کاسرار لوح و کرسی بی ترجمان بیابی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از دلبر نهانی گر بوی جان بیابی
در صد جهان نگنجی گر یک نشان بیابی
چون مهر جان پذیری بیلشکری امیری
هم ملک غیب گیری هم غیب دان بیابی
گنجی که تو شنیدی سودای آن گزیدی
[...]
گر بگذری ز هستی آرام جان بیابی
گر خط کشی به عالم خط امان بیابی
آن گوهری که جویی در جیب آسمان ها
گر پاکشی به دامن در خود روان بیابی
تا همچو پیر کنعان چشم از جهان نپوشی
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.