ازین مجلس نمی خیزد دمی کاحیا کند گوشی
پیاله چشم بگشاید صراحی واکند گوشی
گران شد حسن شمع از بذله سنجان مطربی خواهم
که از تحریر گلبانگ غزل گویا کند گوشی
اگر می در خروش آید دم مطرب به جوش آید
سر معنی طلب با صد زیان سودا کند گوشی
طنین بال مور از لهجه داود یاد آرد
درین پرده مگس بر نغمه عنقا کند گوشی
مرا صد شرح غم بر روی هم افتاد و او خود را
به تمکین نکته ای پرسد، به استغنا کند گوشی
کسی ذوق از مقامات هزار ما تواند کرد
که از هر عضو همچون شاخ گل پیدا کند گوشی
ضمیر پرگهر دارم قرین ابر نیسانی
سخن را مستمع خواهم که چون دریا کند گوشی
زلیخایی بباید تا حدیث عشق و سودا را
ز سر معجر براندازد به رغبت واکند گوشی
در بیت الحزن یعقوب بندد گر بشیر آید
پریشان گرددش خاطر که بر هرجا کند گوشی
درین مجلس که کس نام و سلام کس نمی گیرد
نیازی عرضه خواهم کرد اگر پروا کند گوشی
«نظیری » کیست؟ مسکینی به اهل فقر هم صحبت
نه پیش جم برد عرضی، نه بر دارا کند گوشی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از حالت سکوت و بیحالی مجلس صحبت میکند و میخواهد از طریق می و موسیقی، زندگی و نشاط را به آن بازگرداند. او به زیبایی و عشق اشاره میکند و به دنبال فردی است که بتواند با هنر خود احساسات عمیق را منتقل کند. شاعر با بیان غمهایش و اشاره به دردهای عاشقانه، نیاز به شنوندهای دارد که بتواند با او همنوا شود و غماهنگیهایش را درک کند. در نهایت، او از افرادی میگوید که با فقر همصحبت هستند و بر این باور است که در این مجلس کسی به دیگران احترام نمیگذارد و همه در پی احوالات خود هستند.
هوش مصنوعی: این مجلس لحظهای را نمیگذارد که زندگی و حیات را تجربه کنیم. در اینجا، کسی به دور از احساسات، چشمها را باز نمیکند و شراب برای نوشیدن سرو نمیشود.
هوش مصنوعی: زیبایی و جذابیت شمع بیشتر شده است. من به دنبال هنرمندی هستم که بتواند با نواختن موسیقی، صدای غزل را به شکلی زیبا و گویا بیان کند.
هوش مصنوعی: وقتی شراب به جوش میآید و ساز به صدا درمیآید، انسان به دنبال معنی عمیق زندگی میگردد، اما این جستجو ممکن است با مشکلات و دردسرهایی همراه باشد.
هوش مصنوعی: صدای بال مور به یاد لهجه داوود میآید، در حالی که در این فضا، مگس به صدای پرندهای مانند عنقا گوش میدهد.
هوش مصنوعی: غمها و مشکلاتم بر روی هم انباشته شدهاند، اما او بدون هیچ تردیدی به دنبال پرسیدن نکتهای میرود و با بینیازی گوشش را از همه اینها میبندد.
هوش مصنوعی: کسی قادر است از مقامهای متنوع خود لذت ببرد که بتواند به هر یک از اعضای بدن خود، مانند شاخۀ گلی، زیبایی و ظرافت ببخشد.
هوش مصنوعی: من ذهنی با ارزش دارم که مانند باران بهاری چیزهای خوب را جذب میکند و میخواهم شنوندهای داشته باشم که مانند دریا، حرفهایم را با دقت گوش دهد.
هوش مصنوعی: برای درک عشق و شوق، باید زنی چون زلیخا وجود داشته باشد که با شوق و اشتیاق، پردهها را کنار بزند و داستان عشق را به گوش دیگران برساند.
هوش مصنوعی: اگر بشارتی به یعقوب برسد، در بیت الحزن، دلش آرام میشود و اگر خبر خوبی به او بدهند، باعث میشود که خاطر او شاد شود؛ زیرا او گوش به زنگ است و در هر جا منتظر خبر است.
هوش مصنوعی: در این مجلس که هیچکس حتی به یکدیگر سلام نمیکند، من نیازی را مطرح خواهم کرد اگر کسی به حرفهایم گوش بدهد.
هوش مصنوعی: نظیری، شخصی است که به فقر و نیازمندان توجه دارد و در جمع آنها قرار میگیرد. او نه برای ثروتمندان دل میسوزاند و نه در مقابل آنها چیزی میگوید. او به نوعی زندگی ساده و بیتوجه به تفاخر و ثروت را میپسندد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون طفلان کس به هر افسانه تا کی واکند گوشی؟
کند پرپنبه غفلت اگر پیدا کند گوشی
زبان مصرع پیچیده اسرار فهمیدن
ز گوش سرنمی آید مگر دل وا کند گوشی
سیه شد پرده گوشم چو برگ لاله، می خواهم
[...]
نوای پرده سوزم، از کجا پیدا کند گوشی؟
زبان فهمی نمی یابم، که از دل وا کند گوشی
نمک ریزد به دامن داغ دل را پرده ی گوشش
اگر بلبل به این گلبانگ شور افزا کند گوشی
زبان ای خامهٔ شیرین نوا، خامش چرا داری؟
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.