دیوانهام ز خانه مشوش برآمده
طوفانم از تنور پرآتش برآمده
آن صید عاجزم که ز تأثیر کین من
تیر و کمان شکسته ز ترکش برآمده
هرگز نبود کاسهام از لای غم تهی
صحبت به میر میکدهام خوش برآمده
بر کعبتین اختر من نیست نقطهای
زین نقشها که چرخ منقش برآمده
باریده برگ گل به سر از سنگ طعنهام
در کوچهای که طبع جفاکش برآمده
بادا شکسته خاطر سلطان ز جرم من
کز خانهام خم می بیغش برآمده
میترسم این شراب «نظیری» جنون دهد
دیوانهای ز شیشه پریوش برآمده
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.