گر کشف حجب خواهی بستان می ناب اول
ور علم ازل جویی بگذر ز کتاب اول
در عشق مکش دفتر کاسرار لدنی را
گویند به وحی آخر آرند به خواب اول
خواهی به یکی آری دل را ز پریشانی
در معبد بت رویی چندیش بتاب اول
تا صاف ملایک را بر خاک تو پیمایند
در مدرسه بر سرکش دردی شراب اول
در حلقه نمی گنجی تا پخته نمی گردی
شرط است که میخواران سازند کباب اول
شاید به شب ظلمت رب ارنی گوییم
ما را به لب ساغر رفتست خطاب اول
تا هست دمی باقی محروم مکن ساقی
می ها به خم افکندیم با تو به حجاب اول
ما را به صد افسانه در خواب چو می کردی
از بهر چه می کردی بیدار ز خواب اول
در پیری و محرومی خوردیم می و خفتیم
گر دور ز سرگیری زین پیر خراب اول
سهلست اگر کاری برعکس صواب افتد
چون وضع جهان کردند از روی شتاب اول
بیش از همه می بارد بر کشت «نظیری » را
کو تخم نمی کارد بر فکر سحاب اول
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر تشنه اسراری پیش آر شراب اول
گر گنج همی خواهی می گرد خراب اول
ان نقطه خاموشی درحرف نمی گنجد
بر طاق فراموشی بگذار کتاب اول
از ترک هوا آخر با بحر یکی گردند
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.