گنجور

 
نظیری نیشابوری

صد جا در انتخاب تو پیدا کنم غلط

تا بر صحیح من نکشی بی تمیز خط

دیدیم اهل دایره بزم خاص را

چندان نوشته ای که نگنجد در آن نقط

چشمت به پندنامه ما وانمی شود

تا کی قلم جلی و محرف زنیم قط

ما طعم و بو ز کوچه و بازار برده ایم

عطار کوی تو نفروشد بجز سقط

تا کی زنند گرد تو اوباش دایره

گیرند در میانه تو را تنگ چو نقط

زین طور بدفرشته نگردد به گرد تو

یک هفته اختلاط کنی گربه این نمط

ما برکنار تشنه یک گوش ماهیییم

طوفان گذشته در شط خم از گلوی بط

می با خلیفه تا خط بغداد جام کش

با تشنه فرات مده جرعه ای ز شط

با این روش که پیش گرفتی فلاح نیست

قولی سپرده ایم «نظیری » کشیده خط