خونم ار بر خاک ریزی نقض پیمان کی شود
خاکم ار زین در برون ریزی پریشان کی شود
گرمی اهل محبت از دم گرم منست
ناله ام تا نشنود بلبل غزلخوان کی شود
شوربختی را چه سازم چاره نتوان ساختن
چون نمک بر ریش آید در نمکدان کی شود
بازوی ما دلخراشان را کمندی لازم است
هرچه دست ما رسد در وی گریبان کی شود
پشت پا زن بر هوس آنگه هوای عشق کن
تا بت خو نشکند کافر، مسلمان کی شود
هیچ کس بر روی بستر کسب جمعیت نکرد
بر سر کو تا نخوابد دل به سامان کی شود
داروی غم گریه مستانه می شد پیش ازین
آن هم از کیفیت افتادست درمان کی شود
بنده نتوان کرد ما آزادگان را جز به مهر
جنس ما بسیار کم یابست ارزان کی شود
تنگدستی چون تو کی یابد «نظیری » قرب دوست
آن چنان نوباوه یی هرگز فراوان کی شود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به موضوعات عشق، درد و ناکامی میپردازد. شاعر با بیان احساسات عمیق خود از نقض پیمان و جدایی، به بیان آشفتگی و غم موجود در عشق و زندگی میپردازد. او به ناتوانی در تغییر سرنوشت و غم ناشی از تنگدستی و فقدان شرافت عشق اشاره میکند. شاعر همچنین بر این نکته تأکید میکند که زندگی و عشق واقعی با محبت و نزدیکی ممکن میشود و بدون آن، به بیمعنایی میانجامد. در نهایت، او از کمبود عشق واقعی در جهان و خودداری از همدلی میان انسانها گلایه میکند.
هوش مصنوعی: اگر خونم را بر زمین بریزی، آیا نقض عهدی صورت میگیرد؟ و اگر خاکم را از اینجا بیرون بریزی، آیا بینظمی و آشفتگی به وجود میآید؟
هوش مصنوعی: محبت و محبتورزی از گرمای وجود من ناشی میشود. اگر بلبل که غزلخوان است، نالهام را نش بد، چگونه میتواند شعری سرود؟
هوش مصنوعی: شکایت از بدبختی فایدهای ندارد، زیرا همانطور که نمک به ریش نمیچسبد و در نمکدان نمیتواند قرار گیرد، ما نیز نمیتوانیم برای این بدبختی چارهای پیدا کنیم.
هوش مصنوعی: برای اینکه بتوانیم در برابر کسانی که ما را میآزارند و به ما آسیب میزنند، از خود دفاع کنیم و به آنها پاسخ دهیم، نیاز به ابزار و قدرت داریم. هر چه توان و امکانات ما بیشتر باشد، بهتر میتوانیم در برابر مشکلات و چالشها ایستادگی کنیم.
هوش مصنوعی: بر آرزوهای خود پای بگذار و وقتی که عشق واقعی را احساس کردی، تا زمانی که معیار عشق را بشکنی، نمیتوانی به حقیقت ایمان بیاوری.
هوش مصنوعی: هیچکس نتوانسته در جایی که مردم جمع میشوند، آرامشی پیدا کند. تا زمانی که دل به آسودگی نرسد، وضعیت بهبود نخواهد یافت.
هوش مصنوعی: داروی غم، که گریهای مستانه بود، پیش از این اثر داشت، اما حالا دیگر تأثیری ندارد. پس درمان چه زمانی خواهد شد؟
هوش مصنوعی: بنده نمیتواند به آزادگان خدمت کند، زیرا نوع محبت و دوستی ما بسیار نادر و باارزش است و به آسانی به دست نمیآید.
هوش مصنوعی: فقر و تنگدستی چون تو به دوستی و نزدیکی به محبوب نمیرسد؛ چنین جوانی هرگز از دیگران زیاد نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا نگردد محو انجم مهر تابان کی شود؟
تا نریزد اشک گردون صبح خندان کی شود؟
جلوه عدل است در چشم ستمگر ظلم را
آسمان از کرده های خود پشیمان کی شود؟
گردباد آسمان در وادی عشق است محو
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.