پیران که دقع قبض طباشیر بردهاند
آب رخ جوان به دم پیر بردهاند
چون من هر آن کسان که نفس کردهاند سرد
نور سحر به نالهٔ شبگیر بردهاند
سرگشتهاند اگرچه به تحصیل تجربه
پی تا فراز طارم تدبیر بردهاند
از سالخوردگان نبود خوش فضول از آنک
صحبت به ضیف خانه تقدیر بردهاند
پیران ز روز تیره سیهکار میشوند
با آن که مو سفید سر از شیر بردهاند
بیباکی و غرور جوانی نماند حیف
پیران همه خجالت و تقصیر بردهاند
شادی به شیب کز می و افیون بود چه حظ؟
این قوم ره به عیش به تزویر بردهاند
گر کج شود به ما دل نازک به آن سزد
بار گران به قامت چون تیر بردهاند
با موی همچو سبحه کافور نگروند
آنان که دل به زلف چو زنجیر بردهاند
یوسف فریب گرگ ممثل کجا خورد؟
روبَهْ به صید کردن نخجیر بردهاند
وحشی چو تو، شکار «نظیری» کجا شود
شهباز را به دام مگس گیر بردهاند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره گذر زمان و تغییراتی است که در انسانها، به ویژه در جوانی و پیری، رخ میدهد. شاعر به احساسات و تجربههای تلخی اشاره میکند که پیران با خود به همراه دارند، مانند خجالت و تقصیر. او همچنین به ناپایداری و فریبندگی خوشیها و لذات زندگی پرداخته و نشان میدهد که چگونه جوانی با غرور و بیخیالی به سر میبرد، در حالی که پیران از مشکلات و روزهای سیاه رنج میبرند. در نهایت، او به تقدیر و سرنوشت اشاره میکند و میگوید که حتی بهترین و قویترین افراد هم ممکن است در دامهای زندگی گرفتار شوند.
هوش مصنوعی: پیران که در زمان خود به سرآمدگی رسیدهاند، جوانی و لطافت چهرهها را به یاد میآورند و به آن حسرت میخورند.
هوش مصنوعی: هر کس که زندگی کرده است، به نوعی در تاریکی شب و در سرمای سحرگاهی، صدای نالهای را به گوش میرساند.
هوش مصنوعی: اگرچه در جستجوی تجربهها سرگردانند، اما به بلندای طارم با تدبیر پیش رفتهاند.
هوش مصنوعی: از پیران و سالخوردگان کسی خوش صحبت یافت نمیشود، زیرا که سخن از ضیف و مهمان، به تقدیر و سرنوشت داده شده است.
هوش مصنوعی: افراد بزرگسال به خاطر روزهای سخت و مشکلات زندگی دچار ناراحتی و ناامیدی میشوند، هرچند که از نظر سنی و تجربه به جایگاه بالایی دست یافتهاند.
هوش مصنوعی: جرأت و افتخار جوانی دیگر وجود ندارد و افسوس که همهی خجالت و اشتباهات بر دوش سالمندان افتاده است.
هوش مصنوعی: شادیای که از شراب و مواد مخدر ناشی میشود، چه فایدهای دارد؟ این مردم، راه لذت را با نیرنگ و فریب طی کردهاند.
هوش مصنوعی: اگر دل حساس ما به سوی دیگری متمایل شود، این چیز عجیبی نیست چرا که فشار و سنگینی بار سنگین بر قامت او مانند تیر است و طبیعی است که تاب نیاورد.
هوش مصنوعی: افرادی که دل باخته زلفهای زیبا و پیچیدهاند، از موهای چون دانههای تسبیح و خوشبو مانند کافور، تحت تاثیر قرار نمیگیرند.
هوش مصنوعی: یوسف که فریب گرگ را خورده باشد، کجا میتواند پیدا شود؟ در حالی که روباه برای شکار در پی است.
هوش مصنوعی: هیچ کس مانند تو که سرکش و آزاد هستی، به دام نمیافتد. پرندهای مثل باز، به سادگی در تله مگس نمیافتد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جمعی که ره به چشم و دل سیر بردهاند
بیچشمزخم راه به اکسیر بردهاند
با صبح خوش برآی که غفلت گزیدگان
زهر از عروق دل به همین شیر بردهاند
پیران کار دیده درین راه پرخطر
[...]
خوبان که شوخی مژه از تیر بردهاند
طرح نگاه از دم شمشیر بردهاند
صد ره شکست رنگ و نیامد به رو، ز بیم
این قوم رنگ از گل تعبیر بردهاند
صبح از جبین طالع ما تیرگی نبرد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.