گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
نیر تبریزی

گر نه چشمان تو در قصد گرفتارانند

ز چه هر گوشه از او صف زده خونخوارانند

مکن ای باد پریشان سر زلفش زنهار

که به هر حلقه از اندام گرفتارانند

تو ز می مست شکر خواب چه دانی که به شهر

هر شب از نیش سر زلف تو بیدارانند

بر حذر باش که آن نافهٔ مُشکین ، ز صبا،

نشود باز که در شهر دلقکارانند

شیخ گو نخوت بیهوده به رندان مفروش

غالب آن است که وارسته گنه‌کارانند

صوفیان را شود ار منعکس این دلق ریا

همه دانند که این قوم چه سگسارانند

به ادب پای به میخانه نِه ای سالک راه

که به هر پای خُم میکده هشیارانند

نیرّ این خرقهٔ پشمینه برانداز ز دوش

رهروان حرم عشق سبکبارانند

 
 
 
پرسش‌های پرتکرار
خواجوی کرمانی

طره های تو کمند افکن طرارانند

غمزه های تو طبیب دل بیمارانند

از رقیبان تو باید که پریشان نشوند

که یقینست که آن جمع پری دارانند

زان بدورت همه محراب نشینان مستند

[...]

یغمای جندقی

گفتم آن چشم و مژه گفت نه بیمارانند

آن دو وین خِیْلِ سِیَه‌ْجامه پرستارانند

بر کلاه حرم ایمن نِیَم ای کعبهٔ حُسن

زین دو هندو که بر اطرافِ تو طرّارانند

شب قدر است و در میکدهٔ رحمت باز

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه