گفتم آن چشم و مژه گفت نه بیمارانند
آن دو وین خِیْلِ سِیَهْجامه پرستارانند
بر کلاه حرم ایمن نِیَم ای کعبهٔ حُسن
زین دو هندو که بر اطرافِ تو طرّارانند
شب قدر است و در میکدهٔ رحمت باز
خنک آن قوم که در مسجد میخوارانند
دزد اگر خرقه صوفی ببرد مغبون است
صرفه با اوست که آسوده سبکبارانند
گر به کوثر نبرم مستی می حشر کناد
ایزدم در صف آن قوم که هشیارانند
خون خلقی به تَکَلُّف بخوری ای لبِ یار
گر تو ضَحّاکی و زلفینِ سِیَهْ مارانند
گردن طوعِ من و طوقِ خمِ زلفِ بتان
سگِ این سلسلهام گرچه ستمکارانند
هیچ کس را خبر از عالم آزادی نیست
مگر آنان که به دام تو گرفتارانند
مردم مدرسه را نیک شناسم یغما
کافرستم اگر این طایفه دیندارانند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
طره های تو کمند افکن طرارانند
غمزه های تو طبیب دل بیمارانند
از رقیبان تو باید که پریشان نشوند
که یقینست که آن جمع پری دارانند
زان بدورت همه محراب نشینان مستند
[...]
گر نه چشمان تو در قصد گرفتارانند
ز چه هر گوشه از او صف زده خونخوارانند
مکن ایباد پریشان سر زلفش زنهار
که بهر حلقه از اندام گرفتارانند
تو ز می مست شکر خواب چه دانی که بشهر
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.