نگار من چو بتاراج عقل و دین خیزد
غبار لشگرش از ترک تا بچین خیزد
ملفق است بهم نیش و انگبین چه عجب
خطی سیه گر از آنسکان انگبین خیزد
زهی خلف که دمادم ز آسمان و زمین
بمادر و پدر پاکت آفرین خیزد
نه چونتو کوکب درخشان ز آسمان تابد
نه چونتو سروسهی قامت از زمین خیزد
به گلشنِ تو ، خزان و بهار یکسان است،
چُو گل به بادِ خزان رفت ، یاسمین خیزد
زیکدو جرعه بگلزار چهره ده آبی
نظاره کن که چه گلهای آتشین خیزد
دو چشم مست دو لب مست و هرچه خواهی مست
نعوذ بالله اگر شحنه از کمین خیزد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی و جاذبه نگار شاعر پرداخته است. شاعر از قدرت و تاثیر جنبش و زیبایی او سخن میگوید و به مقایسه او با ستارهها و درختان میپردازد. همچنین به این نکته اشاره دارد که در گلشن او، فصلها یکسان هستند و زیباییها همیشه باقی است. در نهایت، شاعر از حالت مستی و اشتیاق به یاد او سخن میگوید و تاکید میکند که حتی در حضور زیباییهای او، نمیتوان از این جذبهها رهایی یافت.
هوش مصنوعی: زمانی که محبوب من با زیبایی و چهره دلبرانهاش حاضر میشود، آنقدر جذاب و دلربا است که عقل و دین را تحت تاثیر قرار میدهد و مانند گرد و غبار لشکری که در حال حرکت است، همه چیز را از جا میکَند و به هم میزند.
هوش مصنوعی: تنوع و تضاد در زیباییها و لذات زندگی به گونهای است که نمیتوان انتظار داشت همیشه همه چیز شیرین و خوشایند باشد. همین که از چیزهای تلخ و شیرین در کنار هم، تجربیات جدید و جالب به وجود میآید، خود مسألهای شگفتانگیز است.
هوش مصنوعی: بسیار شگفتانگیز است که هر لحظه از آسمان و زمین، ستایش و احترام به والدین پاک و نیکوکار تو جاری میشود.
هوش مصنوعی: هیچ ستارهای از آسمان به روشنی تو نمیدرخشد و هیچ درختی با قامت زیبای تو از زمین سر نمیزند.
هوش مصنوعی: در باغ تو، فصلهای خزان و بهار هیچ تفاوتی ندارند. وقتی گلها در باد خزان ریخته میشوند، یاسمنها جای آنها را میگیرند.
هوش مصنوعی: از یک جرعه نوشیدنی در باغ گل لذت ببر و به چهرهی زیبا نگاه کن که چه گلهای شعلهور و زیبایی از آن برمیخیزد.
هوش مصنوعی: دو چشمان زیبا و لبانی دلربا دارم و هرچه بخواهی از زیباییها در نظر دارم. اگر ناگهان کسی از کمین بیرون بیاید، واقعاً غیرقابل تصور است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تو را چو مشک تر از برگ یاسمین خیزد
چه فتنه کز پی تاراج عقل و دین خیزد
اگر در آب فتد عکس قد و عارض تو
به هر زمین که رسد سرو و یاسمین خیزد
ز باغ وصل چه سان برخورم که گر صد بار
[...]
بجز لب تو کزو گفت شکرین خیزد
که دیده لعل کزو جوی انگبین خیزد
عجب ز سادگی سرو بوستان دارم
که پیش قامت موزونت از زمین خیزد
قد تو سرو بود طرّهٔ تو مشک اگر
[...]
زخاک اگر همه بعد از تو حور عین خیزد
سلاله چو تو مشکل زماء وطین خیزد
مه ار زچرخ بیارد بصد قران بالله
گر از زمین چو توئی ماه بیقرین خیزد
بر آن فرشته جان آفرین که نقش توبست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.