گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
نیر تبریزی

ترک چشمت چو کمین از پی نخجیر کند

شیوۀ هر نگهش کار دو صد تیر کند

دل سودازده را چاره ز زنجیر گذشت

تا دگر حلقۀ زلف تو چه تدبیر کند

پرده بردار که از شعشعۀ طلعت تو

کس برویت نتواند نظری سیر کند

آنچه شیران قوی پنجه به نخجیر نکرد

آهو وش چشمِ خطاکارِ تو ، با شیر کند

نادراز دست تو جانی بسلامت برود

حشم زلف تو زیندست که شبگیر کند

وقت آنست که طبل لمن الملک زند

چشم ات ، اینکار که در شیوهٔ تسخیر کند

دل بصد عشوه کند صید ندارد نگهش

نیرّ اینحالت طفلانه مرا پیر کند

 
 
 
حکیم نزاری

عشق چون ره بزند عقل چه تدبیر کند

مهر چون کم نشود سوز چه تقصیر کند

گم شده یوسف و یعقوب به بیت الاحزان

هم دم و هم نفس از ناله شبگیر کند

جهد کردیم و هم آخر متغیر گشتیم

[...]

صائب تبریزی

چشم خود خواجه اگر سیر به تدبیر کند

به ازان است که صد گرسنه را سیر کند

سالها شد دل خوش مشرب ما ویران است

کیست در راه حق این بتکده تعمیر کند؟

تربیت یافته عشق جوانمردم من

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
شاطر عباس صبوحی

آهوی چشم تو نازم که چو نخجیر کند

شیر را گیرد و در زلف تو، به زنجیر کند

تکیه بر گوشهٔ ابرو زده چشمت، آری

ترک، چون مست شود، دست به شمشیر کند

بی سبب خون من آن ابروی پیوسته نریخت

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه