ترک چشمت چو کمین از پی نخجیر کند
شیوۀ هر نگهش کار دو صد تیر کند
دل سودازده را چاره ز زنجیر گذشت
تا دگر حلقۀ زلف تو چه تدبیر کند
پرده بردار که از شعشعۀ طلعت تو
کس برویت نتواند نظری سیر کند
آنچه شیران قوی پنجه به نخجیر نکرد
آهو وش چشمِ خطاکارِ تو ، با شیر کند
نادراز دست تو جانی بسلامت برود
حشم زلف تو زیندست که شبگیر کند
وقت آنست که طبل لمن الملک زند
چشم ات ، اینکار که در شیوهٔ تسخیر کند
دل بصد عشوه کند صید ندارد نگهش
نیرّ اینحالت طفلانه مرا پیر کند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این غزل دربارهٔ زیبایی و افسونگری چشمان معشوق است. شاعر به تاثیرات عمیق نگاه او بر دل و جان میپردازد و به توصیف قدرت نگاه و زلفهای او میپردازد که دلها را به بند میکشند. او همچنین به شدت جذب زیبایی معشوق است و احساس میکند که هیچ کس توانایی دور شدن از این زیبایی را ندارد. در نهایت، شاعر از ناتوانی در برابر این جذبه و اثرات آن بر روح و روان سخن میگوید و تأکید میکند که عشق و زیبایی او میتواند حتی دل شیران را به زانو درآورد.
هوش مصنوعی: وقتی که نگاهت به آرامی به دنبال شکار میگردد، هر بار که به کسی مینگرد، میتواند به اندازه دو صد تیر اثرگذار باشد.
هوش مصنوعی: دل آشفته و پر از ضرر را نمیتوان از زنجیر رهایی بخشید، تا ببینیم برای دیگر حلقههای موی تو چه راه حلی پیدا خواهد کرد.
هوش مصنوعی: پرده را کنار بزن، زیرا هیچ کس نمیتواند به زیبایی و نور چهرهات بهخوبی نگاه کند و از آن سیراب شود.
هوش مصنوعی: هرچیزی که شیران قوی و ماهر نتوانستهاند به آن دست یابند، آهو و چشمان خطاکار تو میتوانند به سادگی به آن دست پیدا کنند.
هوش مصنوعی: اگر کسی از دست تو جان سالم به در ببرد، زلف تو مانند شب میماند که در تاریکی پناه میدهد.
هوش مصنوعی: زمان آن فرارسیده است که طبل سلطنت به صدا درآید. این کار به روشی انجام میشود که همه چیز را تحت کنترل خود درآورد.
هوش مصنوعی: دل با تمام زیبایی و عشوهگری که دارد، از سوی دیگر نمیتواند کسی را به دام عشق بیندازد. این حالت کودکانه من، باعث میشود که احساس پیری و خستگی بکنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عشق چون ره بزند عقل چه تدبیر کند
مهر چون کم نشود سوز چه تقصیر کند
گم شده یوسف و یعقوب به بیت الاحزان
هم دم و هم نفس از ناله شبگیر کند
جهد کردیم و هم آخر متغیر گشتیم
[...]
چشم خود خواجه اگر سیر به تدبیر کند
به ازان است که صد گرسنه را سیر کند
سالها شد دل خوش مشرب ما ویران است
کیست در راه حق این بتکده تعمیر کند؟
تربیت یافته عشق جوانمردم من
[...]
آهوی چشم تو نازم که چو نخجیر کند
شیر را گیرد و در زلف تو، به زنجیر کند
تکیه بر گوشهٔ ابرو زده چشمت، آری
ترک، چون مست شود، دست به شمشیر کند
بی سبب خون من آن ابروی پیوسته نریخت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.