تا فضل خدا بر صفت ذات برآمد
مطلوب میسر شد و حاجات برآمد
بی کیف و کم آن کس که چو ما نطق خدا شد
چون عیسی مریم به سماوات برآمد
از مصحف روی تو به فال من درویش
گه نون و گهی سوره صافات برآمد
ابلیس چو پیچید سر از سجده رویت
مردود خدا گشت و ز جنات برآمد
صوفی که ندید از رخ تو معنی دل را
محروم ز الا شد و از لات برآمد
تا مصحف رخسار ترا دید وجودی
از دایره گلشن لمعات برآمد
تا خواند نسیمی ز رخت آیت رحمت
ایمن ز بلا گشت و ز آفات برآمد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دی پیر من از کوی خرابات برآمد
وز دلشدگان نعرهٔ هیهات برآمد
شوریده به محراب فنا سر به برافکند
سرمست به معراج مناجات برآمد
چون دردی جانان به ره سینه فرو ریخت
[...]
روح القدس از کوی خرابات برآمد
مشتاق تجلی به مناجات برآمد
خورشید یقین از افق غیب عیان شد
انوار حق از مطلع ذرات برآمد
سلطان ابد سنجق منصور برافراخت
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.