گنجور

 
سرایندهٔ فرامرزنامه

به چندان فروغ و به چندان چراغ

بیاراسته چون به نوروز باغ

روان اندر و گوهر دلفروز

کزو روشنایی گرفتست روز

که هر بامدادی چو زرین سپر

ز خاور بر آرد فروزنده سر

زمین پوشد از نور پیراهنا

شود تیره گیتی بدو روشنا

چو از مشرق او سر به  خاور کشد

ز خاور شب تیره سر بر کشد