تا به چشمم ز خیال تو درآمد خیلی
برق آه از دل من جست و روان شد سیلی
همه سر سبزیت از آه سحرگاه من است
نیست با باد صبا سرو روان را میلی
پسرا از غم هجرت به سر آمد عمرم
غم فرزند کسان چند خورم واویلی
کی به زنجیر سر زلف تو گردد مجنون
هر که در محنت هجران نگذارد لیلی
چند در چنگ فراق تو بسوزم چون عود
پوش بر زلت ناصر به عنایت ذیلی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ما و آن خانمِ خوشلهجهٔ اسرائیلی
به جهنم شرفِ دولتی و فامیلی
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.