نو بهار است و می موسم عید ای ساقی
باده نوش و گذر از وعد وعید ای ساقی
روز محشر نبود هیچ حسابش به یقین
هر که در کوی مغان گشت شهید ای ساقی
گشت پیمانه چو تسبیح روان در کف شیخ
تا ز لعل تو یکی جرعه چشید ای ساقی
هر که در کوی مَحبت قدم از صدق نهاد
دگر او پند ادیبان نشنید ای ساقی
بارها کرده بُدم توبه ز می باز مرا
چشم مست تو به میخانه کشید ای ساقی
زاهد از شرم تو دایم سر انگشت گزد
همچو رندان لب ساغر بگزید ای ساقی
تا که جامی ز می عشق تو نوشد ناصر
جز در میکده جائی نگزید ای ساقی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهی بهار و زمان عید است و شاعر با خطاب قرار دادن ساقی، از او میخواهد تا شراب بنوشد و از وعدهها و موعظهها فاصله بگیرد. شاعر بر این باور است که در روز محشر هیچکس نمیتواند حساب خود را پس بدهد، و کسانی که در کوی مغان (محبت) کشته شدهاند، سرنوشت خوبی دارند. وی همچنین اشاره میکند که شراب در دستانِ شیخ مانند تسبیح میچرخد و وقتی از لبانت جرعهای نوشیده میشود، دیگران نمیتوانند پند و نصیحتهای ادیبان را بشنوند. شاعر از توبههای مکرر خود از نوشیدن شراب میگوید اما چشمان مست ساقی او را به میخانه میکشاند. در پایان، زاهدی که از شرم نمیتواند دست به شراب بزند، در نهایت به تصمیم میرسد که ناصر، تنها در میکده بیابد.
هوش مصنوعی: بهار تازهای آغاز شده و فصل شادی و عید فرا رسیده است. ای ساقی، بیدرنگ بادهای برای ما بیاور و از وعدهها و قولهایی که داده شده، بگذر.
هوش مصنوعی: در روز قیامت هیچ حساب و کتابی وجود نخواهد داشت، زیرا هر کسی که در میخانهها به سر برد، به نوعی در این دنیا جان خود را فدای عشق و حال خوب کرده است. ای ساقی، این حقیقت را در نظر داشته باش.
هوش مصنوعی: وقتی پیمانه مانند دانههای تسبیح در دست شیخ حرکت میکند و او از لعل تو جرعهای مینوشد، ای ساقی.
هوش مصنوعی: هر کسی که با صداقت و عشق قدم به میدان محبت بگذارد، دیگر نیازی به نصیحت و پندهای عالمان و ادیبان ندارد. ای ساقی!
هوش مصنوعی: من بارها تصمیم به ترک مینوشی گرفتهام، اما بار دیگر نگاه خالیت تو مرا به سمت میخانه جذب کرد، ای ساقی.
هوش مصنوعی: زاهد به خاطر شرم و حیا از تو همیشه انگشت خود را میگزد، در حالی که رندان به آرامی لب ساغر را میچشند. ای ساقی!
هوش مصنوعی: تا وقتی که ناصر جامی از شراب عشق تو بنوشد، ای ساقی، جز در میکده جایی نمینشیند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نوبهار است و گل و موسم عید، ای ساقی
باده نوش و گذر از وعد و وعید، ای ساقی
روز محشر نبود هیچ حسابش به یقین
هر که در کوی مغان گشت شهید، ای ساقی
گشت پیمانه چو تسبیح روان در کف شیخ
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.