مگذار عاشقان را در انتظار چندین
چون نیست اعتمادی بر روزگار چندین
رفتی و درد عشقت آشفته کرد ما را
یاران روا ندارند آشوب یار چندین
دیگر چو نیست ما را در کوی تو قراری
تو نیز دور از آن کو، ما را مدار چندین
من در غم و تو فارغ بنشسته با رقیبان
حیف است دستهٔ گل، در دست خار چندین
هرگز ندیدم آخر چون اشک در کنارت
هر لحظه تا کی از ما گیری کنار چندین
ترسم که خاک گردم در انتظار وصلت
جانا اگر نشینم بر رهگذار چندین
بر دامن وصالت گردیست جان ناصر
مگذار تا نشیند بر وی غبار چندین
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به عشق و انتظار طعنه میزند و از درد فراق صحبت میکند. او میگوید که عشقش او را آشفته کرده و دوستانش نمیتوانند تحمل این آشفتگی را داشته باشند. شاعر به معشوقش میگوید که اگر او از راه دور است، نباید او را به انتظارش بیندازد، چرا که او در غم و تنهاست. از دیگر سو، شاعر نگران است که در انتظار وصال معشوق به خاک بیفتد و حسرت به دل بماند. در پایان، او به رغبت و علاقهاش به وصال معشوق اشاره میکند و از او میخواهد که اجازه ندهد بر او غبار انتظار بنشیند.
هوش مصنوعی: عاشقانی را که منتظرند، معطل نکن، زیرا به روزگار نمیتوان اعتماد کرد و هر لحظه ممکن است تغییر کند.
هوش مصنوعی: تو رفتی و غم عشق تو ما را دچار مشکلاتی کرد. دوستان و یاران ما نمیتوانند اینقدر از دست رفتن و بلاتکلیفی را تحمل کنند.
هوش مصنوعی: اکنون که دیگر ما در کوی تو آرامش نداریم، تو هم از آن مکان دور شدهای. پس برای چه ما را در این دوری به این اندازه گیج و آشفته کنی؟
هوش مصنوعی: من در غم و اندوه نشستهام، در حالی که تو بیخیال و آسودهای و با رقیبانم در حال گفتگو هستی. افسوس که دستهگل زیبایی در دست دارم، اما خارهای زیادی هم در آن وجود دارد.
هوش مصنوعی: هرگز ندیدم که اشک تا این حد در کنار کسی باشد. نمیدانم تا کی میتوانی این همه از ما دور بمانی.
هوش مصنوعی: نگرانم که در انتظار دیدار عزیزم به خاک تبدیل شوم، اگر مدت زیادی در جاده نشینم و منتظر بمانم.
هوش مصنوعی: با دقت و توجه به عشق و وصال تو، نگذار که مشکلات و غبار زندگی بر این رابطه اثر بگذارد و آن را تحتالشعاع قرار دهد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ساقی مده خمارم در انتظار چندین
گلشن وفا ندارد، گل اعتبار چندین
هر بوالهوس ز تیغت صد زخم کاریش هست
اخلاص جان سپاران نامد به کار چندین
پروای دل نداری کس در غمت چه سازد؟
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.