مرغ روانم میپرد، تا در هوای کیست این
سیلاب اشکم میرود، تا در وفای کیست این
مائیم و شبها تا سحر، در زیر پهلو خاک در
خشتی که دارم زیر سر، از خاک پای کیست این
گویند اگر آن رشک مه، آید کجا سازیش جا
در چشم اسفید و سیه، بنگر که جای کیست این
دیدم لبش چون لعل تر، بر وی شکافی چون گهر
زان جا برون آمد شکر، شیرین لقای کیست این
یک صبحدم زان خاک کو آورد باد مشکینه بو
شد چشم من روشن از او، تا توتیای کیست این
ناصر بر آن در سالها نالید زار و بی نوا
هرگز نگفت آن پادشا، او را گدای کیست این
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.