ساقی می باقی ده، عقل از سر ما کم کن
سرمایهٔ شادی را، قوت دل پر غم کن
از چهره شبستان را، بتخانهٔ چین گردان
وز باده صراحی را، سرچشمهٔ زمزم کن
گَرد در میخانه، در چشم ممالک زن
خاک ره خمّاران، در دیدهٔ عالم کن
سلطان وجودم را، از می خط عدلی کش
لشگرگه جانم را، بر عشق مسلم کن
خورشید جمالت را، در جام لبالب بین
یک جلوهٔ نورانی، در ماه محرم کن
از راه کرم روزی، در کوی گدایانت
ما را به قبول خود، بنواز و مکرم کن
ای مطرب روحانی، وی آیت رحمانی
این جرعه پیاپی خور، وین باده دمادم کن
در گوش تو میگوید، زلف تو که ناصر را
آشفته و سرگردان، شوریده و درهم کن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شیرین دهنا بشنو اشعار خوش خسرو
از چشمهٔ نوشینت یک قطره به کامم کن
«من خضر و سکندروار ظلمات نپیمایم
زان آب حیات اینک یک جرعه به جامم کن
چون خوی تو میدانم از لطف تو مایوسم
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.