گنجور

 
فروغی بسطامی

شیرین دهنا بشنو اشعار خوش خسرو

از چشمهٔ نوشینت یک قطره به کامم کن

«من خضر و سکندروار ظلمات نپیمایم

زان آب حیات اینک یک جرعه به جامم کن

چون خوی تو می‌دانم از لطف تو مایوسم

باری ز سر رحمت یک روز عتابم کن»

 
 
 
ناصر بخارایی

ساقی می باقی ده، عقل از سر ما کم کن

سرمایهٔ شادی را، قوت دل پر غم کن

از چهره شبستان را، بتخانهٔ چین گردان

وز باده صراحی را، سرچشمهٔ زمزم کن

گَرد در میخانه، در چشم ممالک زن

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه