صبحدم یاد تو کردیم و دعائی گفتیم
به خیال تو سلامی و ثنائی گفتیم
نسبت حاجب تو خلق ز ما پرسیدند
ماه یک روزهٔ انگشت نمائی گفتیم
ناوک چشم تو را قاصد جائی خواندیم
طرهٔ زلف تو را دام بلائی گفتیم
شرح اسرار تو تقریر نکردیم تمام
مختصر مختصر و جای به جائی گفتیم
همه عشاق به درد دل خود در ماندند
ما ز بدنامی و رندیش دعائی گفتیم
دی به ناصر سخنی رفت ز وصل تو، دریغ
راز سلطان جهان پیش گدائی گفتیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.