مهی چو روی تو در آسمان نمییابم
گلی به بوی تو در بوستان نمییابم
به جستوجوی تو از من نشان نماند و هنوز
به سوی منزل وصلت نشان نمییابم
چنین اگر آتش دل مغز استخوانم سوخت
سگ در توام و استخوان نمییابم
همه توئی و تو را در همه نمیبینم
جهان پر از تو، تو را در جهان نمییابم
اگر چه بحرگنه را کرانه پیدا نیست
محیط لطف تو را هم کران نمییابم
دهان تنگ تو چون خاتم سلیمان است
ولی چه سود که دستی بر آن نمییابم
نمیکند طمع قرص مهر و مه ناصر
که از خمیر جهان بوی نان نمییابم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مراد خاطر خود در جهان نمی یابم
دوای درد دل ناتوان نمی یابم
جهان بگشتم و آفاق سر بسر دیدم
ولی ز گمشده خود نشان نمی یابم
چو باد گرد چمنها برآمدم لیکن
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.