خراب کردهٔ چشمان پرخمار توام
به هم آمده زلف تابدار توام
مرا مران تو به خواری که زار میمانم
اگر چه خوارم و زارم، نه خوار و زار توام؟
به دوستی که مکن دشمنی تو با دل من
چه دوستی که ندانی که دوستدار توام؟
خیال زلف تو با خاطرم همیگوید
که من شکسته پریشان روزکار توام
دلم برفت و به جان این خبر رسید ز او
بیا، بیا، که من اینجا در انتظار توام
قرار دادی و گفتی که با تو پیوندم
سر از قرار مگردان که بیقرار توام
تنم چو شمع بسوزد تمام سر تا پای
اگر تو را به زبان بگذرد که یار توام
نه روی حور همیخواهم و نه باغ بهشت
تنعم است مرا اینکه در جوار توام
شبی بگفت به ناصر خیال دوست مرنج
که من چو اشک شب روز در کنار توام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیبایی و جذابیت چشمان معشوقهاش اشاره میکند و میگوید که زلفهای او مانند تابدارند. او از معشوقهاش خواهش میکند که او را به حال زاری و رنج رها نکند، حتی اگر به نظر بیافتد که خوار و زار است، زیرا این حالت او به خاطر عشق به اوست. شاعر همچنین به دوستی و محبتش تاکید میکند و از معشوق میخواهد که با دلش دشمنی نکند. او در اندیشه معشوقهاش است و دلش در انتظار او میتپد. به او یادآوری میکند که اگر قرار ملاقات دارند، آن را فراموش نکند، زیرا او بسیار مشتاق و بیقرار است. در پایان، او آرزوی بهشت و زیباییهای دیگر را از دست میدهد و تنها خواهان بودن در کنار معشوقهاش است.
هوش مصنوعی: چشمان خوابآلود تو به من آسیب زده و موهای پیچیدهات به همریخته است.
هوش مصنوعی: مرا به خاطر ناامیدی و کمارزشی خود به کناری نزن، من در حال زاری و درد هستم. با این حال، آیا من به اندازه تو خوار و ضعیف نیستم؟
هوش مصنوعی: به دوستی که بین ما دشمنی وجود دارد، بدان که من چقدر به تو علاقه دارم، حتی اگر تو از این محبت من بیخبری.
هوش مصنوعی: تصویر زلف تو در ذهنم مدام میگوید که من به خاطر تو، در دل خویش در هم شکستگی و بیقراری دارم.
هوش مصنوعی: دل من از دوری او پرپر شده و جانم از این خبر آگاه شد. بیا، بیا، که من اینجا در انتظار تو هستم.
هوش مصنوعی: تو پیمانی با من بستی و گفتی که با تو مرتبط هستم، اما از این عهد و قرار خود گرفته منحرف نشو، زیرا من به شدت بیقراری میکنم و به تو نیاز دارم.
هوش مصنوعی: بدن من مانند شمعی میسوزد و از سر تا پا در آتش است، اگر بگویم که محبوب من تو هستی.
هوش مصنوعی: من نه خواهان زیبایی حور و نه آرزوی لذتهای بهشت هستم، فقط حضور تو برایم کافی است.
هوش مصنوعی: شبی، به ناصر گفتم که ناراحت نباش، زیرا من مانند اشک در طول روز همیشه در کنار تو هستم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بیار باده که دیر است در خمار توام
اگرچه دلق کشانم نه یار غار توام
بیار رطل و سبو کارم از قدح بگذشت
غلام همت و داد بزرگوار توام
در این زمان که خمارم مطیع من می باش
[...]
اگر سیاه دلم داغ لاله زار توام
اگر گشاده جبینم گل بهار توام
اگر چه چون ورق لاله نامه ام سیه است
به این خوشم که جگرگوشه بهار توام
چرا عزیز نباشم، نه خار این چمنم؟
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.