تو را در گوشهٔ خاطر غم یاری نمیآید
تو در خوابی به گوشت نالهٔ زاری نمیآید
صفات عارضت در گوش بیهوشی نمیگنجد
صفای چهرهات در چشم اغیاری نمیآید
ز اشک خود همیدیدم که سیم قلب عالم را
به چشم همتم قدری و مقداری نمیآید
به بازار وفاداران گشادم بار رسوائی
دلم در بار شد کاینجا خریداری نمیآید
هوای مهر من در سر خلاف عهد تو در دل
مرا باری نمیافتد، تو را باری نمیآید
شوم از بخت بگریزم، به دام زلفت آویزم
ازین یاری به دست آرم، کز آن کاری نمیآید
غبار کوی تو گردم، به هر بادی نبرخیزم
اگر ذرات کویت را زمن عاری نمیآید
زبان عشق میگوید به اهل دل که چون ناصر
دگر از مادر گیتی، وفاداری نمیآید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
فریب عام، از هر رند بازاری نمیآید
ز کس جز گوشهگیران، این میانداری نمیآید
چو قابیلند اخوان زمان، همراه تا کشتن
ازین آدم نمایان، بیش ازین یاری نمیآید
برآرد سفله گر نامی، نگردد قدر او افزون
[...]
ز من امروز چون بلبل دل آزاری نمی آید
برون از خانه من غیرهمواری نمی آید
درین گلزار از دستم به جز زاری نمی آید
نسیم صبحم از من خویشتن داری نمی آید
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.