رندان پاک را که به کوران عصا دهند
اکنون ضرورت است که نوبت به ما دهند
چون انتهای رأی تو روشن نمیشود
هرکس نشان ز منزل وصلت چرا دهند
رنجیدهام به جان دل ز اهل صومعه
وقت است اگر به دردی دردم صفا دهند
چو دامن مراد نه در سعی چنگ ماست
سررشنه بهتر آنکه به دست قضا دهند
ساقی مدار مجلس ما خالی از شراب
تا از شراب ناب بهشت جزا دهند
آلودهای به خون دل ما لب و دهن
فرمای تا به بوسه مرا خون بها دهند
ناصر به غیر دوست توجه ملالت است
دوزخ روند به که به جنت رضا دهند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.