هوایت در دماغ من نگنجد
خیالت در سر سوزن نگنجد
به زلفت دل نبستم، زانکه سگ را
کمند شاه در گردن نگنجد
به دامن چون چکانم گریه از چشم
که کس را بحر در دامن نگنجد
دم من در دل سختت نگیرد
که این آتش در آن آهن نگنجد
صبا تا داد گل را از تو بوئی
گل از شادی به پیراهن نگنجد
کجا بیند رخت ار چشم ناصر
که آن خورشید در روزن نگنجد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به بزم وصل ما و من نگنجد
همه جان شو که آنجا تن نگنجد
میان عاشق و معشوق تنگ است
چنان صحبت که پیراهن نگنجد
دل تنگم چه جای محمل عشق
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.