مرا که نشوهٔ روح از می مغانهٔ توست
دماغ عقل تر از نغمهٔ ترانهٔ توست
نیام چو عود که از چنگ یار مینالد
خروش من همه از نالهٔ چغانهٔ توست
نشان زلف تو آمد ختامهٔ مسک
نشان اگر طلبی شبهه به شانهٔ توست
از آن میان به کناری رضا دهم چو کمر
ازین میان غرضم لطف بیکرانهٔ توست
بهانهای که فضیلت بود نمییابم
امید من همه بر فضل بیبهانهٔ توست
به آسمان سر همت فرو نمیآرد
تنم که معتکف خاک آستانهٔ توست
سمند فکر تو ناصر که تیز میرانی
به فارِسی مثل از ضرب تازیانهٔ توست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
رَواقِ منظرِ چشمِ من آشیانهٔ توست
کَرَم نما و فرود آ که خانه، خانهٔ توست
به لطفِ خال و خط از عارفان ربودی دل
لطیفههای عَجَب زیرِ دام و دانهٔ توست
دلت به وصلِ گل ای بلبلِ صبا خوش باد
[...]
قدم به کلبهام از لطف بیکرانهٔ توست
که بنده بنده تو بود و خانه خانهٔ توست
شب به کوی وی ای دل چهها فتاده که روز
به شهر و کوه و دمن خلق بر فسانهٔ توست
گدایم و تو غنی ای جوان بادهفروش
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.