تا کی ای بلبل به دنبال هنر افتد کسی
به که همچون غنچه بر سودای زر افتد کسی
از خبرداری ز من گشتند یاران بی خبر
باخبر باشند از خود بی خبر افتد کسی
دستم از بهر خدا ای عیسی مریم بگیر
از فلک افتد به است از پشت خر افتد کسی
چون عصا سازند او را پیشوای خویشتن
کوچه گردو خشک مغز و دربدر افتد کسی
می توان برداشت او را بر سر خود سیدا
در میان هر دو جنگی چون پسر افتد کسی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.