گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
سیدای نسفی

دلم را برده از جا سرو قد نازک اندامی

تنی گلبرگ نسرینی مقشر مغز بادامی

چو بوی گل سبکروحی چو شبنم تیز پروازی

نظر غایب شوی تمکین صبا سیماب آرامی

جبین بی عیب رخساری صنوبر جلوه بی مثلی

تماشاگاه بی نقصی گلستان بانجامی

کلام چرب و شیرینی زبان بادام قندینی

دهان پر ز احسانی لب آماده انعامی

نگه دزدیده طراری به مشرب آشنا یاری

تواضع شیوه خوش چشمی بهشتی رو نکونامی

به موج باده همسنگی به مهر و کینه یکرنگی

به صلح آمیخته جنگی نشاط انگیز دشنامی

کمین گیری مزور پیشه یی بیدانه صیادی

نگار نوخط مشکین کمند عنبرین دامی

قد مصراع رنگینی ورق افشان بناگوشی

بیاض گردن صافی مجلا نقره خامی

به حق دین و آئینت به جان سیدا رحمی

نمانده طاقت و تابی ندارد صبر و آرامی

 
 
 

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه

سنایی

الا ای لعبت ساقی ز می پر کن مرا جامی

که پیدا نیست کارم را درین گیتی سرانجامی

کنون چون توبه بشکستم به خلوت با تو بنشستم

ز می باید که در دستم نهی هر ساعتی جامی

نباید خورد چندین غم بباید زیستن خرم

[...]

مولانا

بیا ای شاه خودکامه نشین بر تخت خودکامی

بیا بر قلب رندان زن که صاحب قرن ایامی

برآور دودها از دل به جز در خون مکن منزل

فلک را از فلک بگسل که جان آتش اندامی

در آن دریا که خون است آن ز خشک و تر برون است آن

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از مولانا
حکیم نزاری

حرام است ار دلی داری حیاتی بی دل آرامی

برو یاری به دست آور که یابی از لبش کامی

اگر بلبل بدانستی که گل بوی از کجا دارد

نگشتی گرد گل هرگز طلب کردی گل اندامی

به دفع چشم بد آن را که باشد هم نفس خوبی

[...]

اوحدی

مرا رهبان دیر امشب فرستادست پیغامی

که چون زنار دربستی ز دستم نوش کن جامی

دلت چون بت‌پرست آمد به شهر ما گذر، کان جا

چلیپایی‌‎ست در هر توی و ناقوسی به هر بامی

ز سر باد مسلمانی دماغت را چو بیرون شد

[...]

جلال عضد

بیاور ساقیا! در دِه من دل خسته را جامی

که من خود را نمی دانم ز نیک و بد سرانجامی

به امّید وصالش دامن عمرم به ناکامی

برفت از دست و در دستم نیامد دامن کامی

من اوّل بلبلی بودم میان بلبلان گویا

[...]