آمد بهار و رونق گلهای باغ کو
بر سبزه ها طراوت و بر لاله داغ کو
مرغان کشیده اند سر خود به زیر بال
بر سیر باغ بلبل ما را دماغ کو
از قمریان به گوش صدایی نمی رسد
فریاد عندلیب و نواهای زاغ کو
ای باغبان چرا به چمن پا نمی نهی
خاری که بود بر سر دیوار باغ کو
جز یک نفس نشاط جهان را مدار نیست
پروانه رفت صبح دمید و چراغ کو
ای گلفروش غنچه صفت گشته یی خموش
گل کرد زخم خار و زبان سراغ کو
بیهوده سیدا چه کشی منت از طبیب
امروز مرهمی که خورد خون داغ کو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.