می کنم چون شمع بهر سوختن امداد خویش
چند سازم تکیه بر دیوار بی بنیاد خویش
ناله من خنده کبک است در کهسارها
می دهم منبعد سنگ سرمه بر فریاد خویش
پنجه هر شب می زنم بر روی طفل آرزو
می کنم روشن چراغ سیلی استاد خویش
بیستون را صورت شیرین ز جا برداشته
سنگ بر سر می زنم بر ماتم فرهاد خویش
حاصل سرگشتگان جز دست بر هم سوده نیست
آسیا دربار کلفت باشد از ایجاد خویش
مرغ بی بالم ز من اقبال آزادی خطاست
کرده ام بیعت به دام ودانه صیاد خویش
تیره بختی در بغل دارد دل صاف مرا
در نمد پیچیده ام آئینه فولاد خویش
سیدا از هستی خود آنقدر رم کرده ام
سر به صحرا می زنم روزی که سازم یاد خویش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق و تنهایی شاعر میپردازد. شاعر خود را به شمعی تشبیه میکند که برای روشنایی دیگران میسوزد و در عین حال احساس میکند که تکیهگاهش نااستوار است. او نالهاش را شبیه به صدای کبکی میداند که در کوهها به گوش میرسد و میخواهد فریادش را به سنگ سرمه بدل کند. شاعر درگیر آرزوها و ناامیدیهایش است و به یاد فرهاد و عاشقیهایش میافتد. او احساس میکند که زندگیاش تنها به دست زدن بر هم خلاصه شده و حس میکند در دام و چنگال شرایط گیر افتاده است. در نهایت، شاعر از دلتنگی و یاد خود فرار میکند و به دنبال رهایی میگردد.
هوش مصنوعی: من مانند شمعی هستم که برای سوختن فرستاده شدهام، پس چرا بر دیواری غیرمحکم و بیاساس تکیه کنم؟
هوش مصنوعی: صدای ناله من همچون خنده کبکی در کوهستانهاست. از این پس، برای فریاد خود، سنگی به جای سرمه خواهم آورد.
هوش مصنوعی: هر شب با تلاش و آرزو در پی رسیدن به خواستههایم هستم و میخواهم نور آگاهی و علم را از استاد خودم دریافت کنم.
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به یاد فرهاد و غم او میپردازد. او به کوه بیستون اشاره میکند که نمادی از عشق و تلاش فرهاد برای به دست آوردن محبوبش است. شاعر سنگی را که نشانگر این دلتنگی و سوگ است، بر سر میزند تا غم و اندوه خود را ابراز کند. این بیان نشاندهنده عواطف عمیق و وفاداری او به یاد فرهاد است.
هوش مصنوعی: سرگردانان جز این که دست بر هم بگذارند و کاری نکنند، ثمرهای ندارند. زندگیشان مانند آسیا میماند که فقط مشغول خودش است و هیچ نتیجهای از فعالیتهای بیهدفشان نمیگیرند.
هوش مصنوعی: مرغی که بال ندارد، نشاندهندهی ناتوانی و محدودیت من است. من به اشتباه به دام و سیطرهی صیاد خودم وابسته شدهام.
هوش مصنوعی: تیره بختی و بدشانسی همراه من است و دل آرام و شفاف من در پیچیدگیها و دشواریها مخفی شده است، همانند آینهای که در نمد پوشانده شده است.
هوش مصنوعی: من از وجود خود به اندازهای دور افتادهام که به بیابانها میروم، روزی که بخواهم خودم را به یاد بیاورم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در غریبی تابه چند افتدکسی ازیادخویش؟
کو جنونی تا برآرم گرد از بنیاد خویش
غفلت صیاد از نخجیر عین رحمت است
وای بر صیدی که غافل گردداز صیاد خویش
شکوه مارا ازحریم وصل دور انداخته است
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.