صد بیابان طی شد و از کاروان دورم هنوز
کشتی توفانی دریای پرشورم هنوز
بزم آخر گشت و دوران باده چندانی ندارد
شد تهی میخانه افلاک و مخمورم هنوز
پرتو خورشیدم و دارم هوای کوی دوست
عالم از من روشن است و طالب نورم هنوز
از توکل روزیم هر روز می گردد زیاد
خوشه چین خرمن ایام چون مورم هنوز
گنج در ویرانه بانگ خیر مقدم می زند
منزل من خانه جغد است معمورم هنوز
آمدی و خون عرق کردم ز بالینم مرو
بر سر من ساعتی بنشین که رنجورم هنوز
ناوکت را می کشم خواهی نخواهی برکنار
چون کمان در خانه بازو بود زورم هنوز
مدتی شد ساغرم را کرده دوران سرنگون
در شکست کاسه چینی و فغفورم هنوز
سیدا یا آنکه دوران تلخ کامم کرده است
می خلد چون نیش بر تن نوش زنبورم هنوز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این غزل به دوری از محبوب و سختیهای زندگی اشاره میکند. او پس از عبور از صحرای بیپایان و دور شدن از کاروان زندگی، هنوز در حس تنهایی و اندوه به سر میبرد. میخانهای که به معنای شادی و بادهنوشی است، خالی شده و او هنوز مست درد و غم خود است. با وجود نور و روشنی که از خورشید میگیرد، دلش شاد نیست و به کوی محبوب خود yearning دارد. او به روزهای سخت گذشته اشاره میکند و اینکه در این دوره سخت، هنوز امید به زندگی و نور دارد. در نهایت، شاعر از رنجها و مشقات خود میگوید و میخواهد لحظاتی با محبوب بماند تا کمی از دردهایش کاسته شود. در مجموع، این شعر ترکیبی از حسرت، امید، و تنهایی است.
هوش مصنوعی: تا به حال مسافت زیادی را طی کردهام، اما هنوز از گروه و کاروان خود فاصله دارم و هنوز در دریایی پر از طوفان و هیجان غرق هستم.
هوش مصنوعی: مجلس آخر برگزار شد و دیگر نمیتوان بادهای زیاد نوشید. حالا که آسمان هم خالی از می است، من هنوز تحت تأثیر آن قرار دارم.
هوش مصنوعی: من نوری از خورشید هستم و دلتنگ دیدار دوستام. جهان را با روشنی وجودم روشن کردهام، اما هنوز هم به دنبال نور و روشنی بیشتر هستم.
هوش مصنوعی: با تکیه بر توکل به امید خدا، هر روز بر روزیام افزوده میشود و مانند موری که از خرمن گندم خوشه میچیند، از برکت ایام بهرهمند میشوم.
هوش مصنوعی: در خرابهای که گنج hidden وجود دارد، به من خوشآمد میگوید. خانه من همان جایی است که جغدها در آن سکونت دارند، اما من هنوز در آنجا زندگی میکنم.
هوش مصنوعی: تو آمدی و من از شدت احساس و دلتنگی به شدت تحت فشار قرار گرفتم. اکنون که اینجا هستی، خواهش میکنم مدتی در کنار من بمان و مرا تنها نگذار، چون هنوز دردمند و رنجور هستم.
هوش مصنوعی: من ناو تو را به سمت کناری میرانم، خواهی یا نخواهی، همچنان که کمان در خانهی بازو قرار دارد و قدرت من هنوز برقرار است.
هوش مصنوعی: مدتی میشود که لیوانم رفتهرفته پر از شراب میشود، در حالی که کاسه چینی شکست و ناتوانیام هنوز پابرجاست.
هوش مصنوعی: ای سید، تو که زندگیام را با تلخیها پر کردهای، هنوز هم مانند نیش زنبور بر جانم اثر میگذاری و طعم شیرینی را با وجود تلخیها از من میگیری.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دلبرا من از شراب عشق مخمورم هنوز
چون بوصلم وعده دادی از چه مهجورم هنوز
در ره عشقت که دارد راهزن بر چپ وراست
آنکه از پس بود پیش افتاد ومن دورم هنوز
ای حبیب من مدد فرما که اندر ره عدوست
[...]
غوطه خوردم درشراب ناب و مخمورم هنوز
گم شدم درچشمه خورشید وبی نورم هنوز
گرچه شورمن جهانی را به شور آورده است
از نظرهاچون دهان یارمستورم هنوز
پاره شد زنجیر تاک از باده پرزورمن
[...]
غرق دریای گنه کردند مغفورم هنوز
صد شکست از دار خوردم لیک منصورم هنوز
رفتم از دل ها ولیکن در زبان ها مانده ام
همچو عنقا گم شدم از چشم و مذکورم هنوز
با وجود آن که صبح صادق از من می دمد
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.