رخ تو رونق گل در نقاب خواهد کرد
تبسم تو دل غنچه آب خواهد کرد
اگر چه زینت روی چمن بود سنبل
نسیم زلف تو بی آب و تاب خواهد کرد
نهال قد تو را سرو باغ اگر بیند
به زیر پای تو چون سبزه خواب خواهد کرد
گلی که شبنم او از رخت نظر یابد
تلاش مرتبه آفتاب خواهد کرد
درون سینه چو سیماب می طپد دل من
برای کشتن خود اضطراب خواهد کرد
کنند از گل بادام ناز بالینش
شبی که نرگس او میل خواب خواهد کرد
همیشه کشتن عشاق در نظر داری
کجا به چشم تو این فتنه خواب خواهد کرد
تعدیی که به ما می کنی نمی ترسی
که ظلم خانه ظالم خراب خواهد کرد
ز انتظاریم آن شوخ اگر خبر یابد
بغل گشاده به سویم شتاب خواهد کرد
کند نسیم خبردار غنچه خسپان را
شبی که سیر گل ماهتاب خواهد کرد
مراد خود ز فلک هر که سیدا جوید
علاج تشنه گیش را سراب خواهد کرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مرا نگاه تو عالی جناب خواهد کرد
ستاره را نظرت آفتاب خواهد کرد
گهی که پای سعادت نهی به خانه زین
هلال ابروی خود را رکاب خواهد کرد
مهابت تو نشاند ز شور دریا را
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.