به استقبال چشمت فتنه از هر سوی صف بندد
کمر در خدمت استاد شاگرد خلف بندد
رسد هنگام حاجت روزیش از عالم بالا
دهان خویش هر کس از طلب همچون صدف بندد
به گلشن آمد آن شوخ و ز پا افگند گلها را
کسی گر در هنر کامل شود دست طرف بندد
دل از شادی نشان ناوکش کردم ندانستم
که این تیر خطا چشم خود از روی هدف بندد
فلک آید به رقص ای سیدا از جوش آهنگم
رقیب از سادگی تهمت به پای چنگ و دف بندد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.