تسخیر عکس روی تو دل چون هوس کند
عریان شود چو آئینه حفظ نفس کند
از خود برون برآی و بکن پهن دام رزق
در خانه عنکبوت شکار مگس کند
از ظالمان مجوی ز بی قوتی مدد
کی آب تیشه تربیت خار و خس کند
شاهان به کوچه دل اهل جنون روند
در شهر ما کریم گدایی هوس کند
سیل بلاست قافله را بانگ بی محل
رهزن دلیل خود ز نوای جرس کند
ای سیدا ز سینه مکن آه را برون
پروانه را ندیده کسی در قفس کند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مرغ دلم چو ناله کشیدن هوس کند
چون غنچه عندلیب نفس در قفس کند
ظالم به جستجوی ضعیفان بود مدام
آتش همیشه آرزوی خار و خس کند
چون گردباد هستی خود را دهد به باد
[...]
دولت کسی ز پهلوی حسنت هوس کند
کاندیشهٔ شکار هما با مگس کند
با یاد عارض تو اسیری که دل خوش است
پیوسته سیر گل ز شکاف قفس کند
شاید تواندش قفس مرغ ناله شد
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.