بی تو در گلشن مرا فریاد بلبل آتش است
گربه گل اخگر است و خنده گل آتش است
نشکند از سایه گردون کسی را تشنگی
می نماید آب اما زیر این پل آتش است
برق در دنبال دارد آه من ای باغبان
سنبلستان مرا در بیخ سنبل آتش است
زانوی آسایش از خلوت نشینان برده اند
گوشه گیران با دامان توکل آتش است
صبر و بی تابی به کوی عشق دشت کربلاست
اضطراب اینجا سرابست و تحمل آتش است
انتهایی نیست اعضای مرا در سوختن
بر سرم ای شمع از سودای کاکل آتش است
سیدا تکرار سایل اهل همت را بلاست
از کریمان گوشه چشم تغافل آتش است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.