روز و شب مشغول پاس خویشتن
در حذر از خویش و از فرزند و زن
تخت زرینی که بینی جای اوست
تخته بندی محکم اندر پای اوست
دارد اندر دل هوای سیر و گشت
گشت بازار و دکان و باغ و دشت
لیک پایش تخته بند است ای رفیق
می نه بتواند برآید از مضیق
بندیان در بند زندانش اسیر
شاه خود محبوس بر تخت و سریر
هرچه بندت کرد سجن است ای پسر
خواه زندان باش خواهی تخت زر
سوی فرزندان نه بگشاید نظر
جز که بیند تیغ برانشان بسر
می نبیند دختوران پردگی
جز که یاد آرد ز روز بردگی
یا بود در کار جنگ و دار و گیر
در دویدن گه به بالا گه به زیر
گه بود دنبال خصم نابکار
گاه دیگر می دود بهر فرار
یا گرفتار تقاضای سپاه
هین بده مرسوم ما ای پادشاه
بام و شامی می گذارد در تعب
دردسرها می کشد بهر طلب
این همی خواند وظیفه آن عمل
این قصیده گفته و آن یک غزل
آن یکی جوید سیور قالی زنو
آید آن از بهر اسب این بهر جو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن، شاعر به توصیف حال و روز پادشاهان میپردازد که دائماً در تلاش برای حفظ سلطنت و امنیت خود و خانوادهشان هستند. آنها در عیش و خوشیهای ظاهری به سر میبرند، اما در واقع در بند مشکلات و نگرانیها گرفتارند. پادشاه، اگرچه بر تخت زرین نشسته، اما حسرت آزادی و گشت و گذار در دنیا را دارد. ذهن او مشغول جنگها، مصیبتها و درخواستهای تحت فرماندهی است و همچنین به فرزندان خود نگرانی دارد. در نهایت، به نوعی هرکسی در مقام خود، چه پادشاه و چه بندگان، در زندانی از مسئولیتها و فشارها زندگی میکند.
هوش مصنوعی: انسان باید در روز و شب مراقب خودش باشد و از ارتباط با خود، فرزندان و همسرش دوری کند.
هوش مصنوعی: تختی از طلا که میبینی، جای آن در اینجا است و زیر پای او، ساختاری محکم و استوار قرار دارد.
هوش مصنوعی: در دل احساس تمایل به گردش و استراحت در بازارها، فروشگاهها، باغها و دشتها وجود دارد.
هوش مصنوعی: اما پای او به بند کشیده شده است، دوست عزیز؛ او نمیتواند از تنگنا خارج شود.
هوش مصنوعی: بندانیان که در زندان اسیرند، در حقیقت به پادشاه خود که بر تخت و مقامش نشسته است محدود شدهاند.
هوش مصنوعی: هر چیزی که تو را به خود وابسته کند، همچنان که به زندانی دچار هستی. فرقی نمیکند در یک زندان باشی یا بر روی تخت زرین، در نهایت همگی تو را به اسارت میکشند.
هوش مصنوعی: به سمت فرزندانش نمینگرد، مگر این که تیغ تیز آنها را بر سرشان ببیند.
هوش مصنوعی: دختران فقط به یاد روزهای اسارت و بندگی خود میافتند و هیچ چیز دیگری نمیبینند.
هوش مصنوعی: شاید درگیر جنگ و مشکلات بوده است و در حال دویدن است، گاهی به سمت بالا و گاهی به سمت پایین.
هوش مصنوعی: گاهی به دنبال دشمن بدخواه میرود و گاهی برای فرار میدود.
هوش مصنوعی: ای پادشاه، یا در چنگال خواستههای سپاه گرفتار شدهای، پس مرسوم و روال ما را به ما بده.
هوش مصنوعی: شام و صبح را سپری میکند و در عوض با مشکلات و زحمتها دست و پنجه نرم میکند تا چیزی به دست آورد.
هوش مصنوعی: این شعر درباره این است که هر چیزی وظیفهای دارد؛ برخی کارها مانند خواندن یک قصیده و برخی دیگر مانند سرودن یک غزل هستند. هر یک در جای خود معنای خاصی دارد و به نوعی به تکمیل یکدیگر میپردازند.
هوش مصنوعی: یکی برای خود فرشی میسازد، دیگری برای اسبش. هر کس به دنبال نیاز خود است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.