سینه ات را روشنی بینی ز راست
هم گشادش را از آنجا ابتداست
وسعتی در سینه بینی از یمین
کاندران هفت آسمان باشد دفین
در یمین سینه ات این انبساط
بنگری چپ را بود سم الخیاط
ظلمت چپ آن زمان نی بیش شد
تنگیش نی بیشتر از پیش شد
لیک پیش صحت و نور یمین
تنگی ظلمت شود چپ را قرین
چون مقابل با یمین آمد یسار
زین سبب دل را یسار آمد قرار
تا بود آیینه ی دل رو برو
یا نگارستان آن ملک نکو
هین نکویی چونکه مظهر دل بود
باید اول سوی دل روشن بود
همچنانکه صورت خوب نکو
می نماید از سوی آیینه رو
زانکه آیینه خود از دیده جداست
آینه مردیدها را رهنماست
دل ولی هم آینه هم دیده است
نقشها را سربسر خود دیده است
دل بود چون آینه چشم ای همام
نقشها را روبرو بیند تمام
هرچه بینی مظهرش باشد بصر
بینیش لیکن مقابل ای پسر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.