هم به سالی پیش ازین در این حدود
مرد کی پا کار استمکاره بود
زر ز مردم می گرفت از بهر میر
شد گریبان گیر درویشی فقیر
زر ازو می خواست با صد اشتلم
حمله می کرد و علم می کرد دم
چون نبودش مرد مسکین دست رس
تا شبانگه بود نزدش مقتبس
گفت اگر فردا نیاری زر بگاه
واژگونت می دراندازم به چاه
گفت آخر ز امت پیغمبرم
رحم برمن کن نباشد چون زرم
هر که هستی گفت فردا ای زبون
گه بخوردت می دهم من سرنگون
نیم شب آن مرد پرکین و ستیز
بر لب بامی نشست از بهر میز
پای او لغزید تا دیده گشاد
سرنگون در چاه مبرز اوفتاد
نی توانایی که خود آید بدر
نی کسی ز احوال او دارد خبر
سرنگون می خورد گه تا جان سپرد
جان ز دستش مردک بیچاره برد
بی ادب اینجا زنی گر یکنفس
گه بخوردت می دهند چندانکه بس
نی همین این لطف با انسان بود
از ثریا تا ثری یکسان بود
هرچه پیدا گشته از آغاز جود
هرچه هست و بود خواهد نیز بود
جمله اینها برده اند و چاکرند
تن به زیر بار فرمان اندرند
جمله ی شاهان شه ما را غلام
شاه ما را شاهی آمد اختتام
نگذرم از حق چو از حق نگذری
دم مزن جز او نباشد دیگری
هست کیوان پیر دهقان درش
طفل ابجد خوان روش در مکتبش
چارکی بهرام روز رزم او
تنقطاری مهر اندر بزم او
هرچه از عیوق تا تحت الثری است
جمله در فرمان سلطانان ماست
سر نپیچد کس ز امر و نهیشان
بر جهان از لطفشان و قهرشان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن، داستانی درباره یک مرد زورگو و درویش فقیر روایت میشود. مرد زورگو از درویش پول میخواست و او را تهدید میکرد که اگر پول نیاورد، او را به چاه میاندازد. درویش که در شرایط سختی قرار داشت، از ضعف خود گفت و از مرد زورگو خواست تا به او رحم کند. اما مرد زورگو بیرحمانه به او تهدیدش ادامه داد. در نهایت، درویش در حین نشستن بر لبه چاه، سقوط کرد و جانش را از دست داد. این داستان درسی درباره بیرحمی و ناعدالتی و همچنین تأکید بر حق و عدالت در روابط انسانی است. داستان به صورت کلی به تأمل در مقام انسانی و کمال آن میپردازد و یادآور میشود که هر انسانی باید بر اساس انصاف و رحم رفتار کند.
هوش مصنوعی: یک سال پیش در این منطقه مردی وجود داشت که کار و مشغولیتش در اینجا به خوبی شناخته شده بود.
هوش مصنوعی: مردم از او پول میدادند تا او به مقام خود برسد و در این بین، او به درویش فقیری تعرض و آزار میزد.
هوش مصنوعی: از او طلا میخواست، با صدای بلند فریاد میزد و علم را به دست میگرفت.
هوش مصنوعی: وقتی که مرد بیچاره دستانی برای کمک نداشت، به ناچار تا شب نزد او مینشست و از نور او بهرهمند میشد.
هوش مصنوعی: اگر فردا پولی برایم نیاوری، صبح زود تو را با مشکل بزرگی مواجه میکنم و تو را به وضعیتی سخت میاندازم.
هوش مصنوعی: در آخر گفت که من از پیروان پیامبر هستم، پس بر من رحم کن چون مانند من کسی دیگر نیست.
هوش مصنوعی: هر کسی که هستی، بگو فردا، ای زبان! به زودی تو را به زمین میزنم.
هوش مصنوعی: نیمه شب، آن مرد مبارز و شجاع بر لبه بام نشسته تا به میهمانی بپردازد.
هوش مصنوعی: پای او لغزید و به زمین افتاد و ناخواسته در چاه عمیق و بزرگی سقوط کرد.
هوش مصنوعی: هیچکس نمیتواند به تنهایی خود را از مشکلات برهاند، و هیچکس هم از حال و روز او اطلاعی ندارد.
هوش مصنوعی: در اینجا شخصی به شدت دچار مشکل و رنج است، به قدری که در نهایت ناامید و افسرده میشود و جانش را از دست میدهد، در حالی که کسی به او رحم نمیکند و در درد و رنجش تنهاست.
هوش مصنوعی: اگر در اینجا بیادبی کنی، ممکن است یک نفس غذا به تو بدهند، به قدری که سیر شوی.
هوش مصنوعی: این زندگی و محبت الهی یکسان و بدون تبعیض نسبت به تمام انسانها از بالاترین مقام تا پایینترین آن وجود دارد.
هوش مصنوعی: هر چیزی که از ابتدای بخشندگی و سخاوتمندی موجود بوده، همه آنها همچنان وجود خواهند داشت و ادامه خواهند یافت.
هوش مصنوعی: همه آنها تحت سلطه و در خدمت هستند و به دستورات قیممابی تن میدهند.
هوش مصنوعی: تمام شاهان جهان، ما را غلام خود میدانند و اکنون شاهی برای ما به پایان آمده است.
هوش مصنوعی: هرگز از حق نمیگذرم، حتی اگر تو هم از آن عبور کنی، پس چیزی نگو. جز او کسی دیگری وجود ندارد.
هوش مصنوعی: کیوان، که به صورت نمادی از کهنسالگی و تجربه مطرح شده، مظهر یک دهقان است. در اینجا، کودکانی که در مکتب مشغول یادگیری حروف الفبا هستند، به تصویر کشیده شدهاند و نشاندهندهی رشد و آموزش نسل جوان در کنار دانایی و تجربیات پیشینیاناند.
هوش مصنوعی: بهرام در روز جنگ، با شکوه و زیبایی خاصی در مراسمش حاضر شده و درخشان و پرطرفدار است.
هوش مصنوعی: از عیوق تا عمق زمین، همه چیز زیر سلطه و فرمان پادشاهان ماست.
هوش مصنوعی: هیچکس نمیتواند از دستورات و نهیهای آنان خود را دور کند، چرا که محبت و خشونتشان بر جهانیان تأثیر میگذارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.