مذکور شد که هر ذره از ذرات عالم، متضمن مصالح و حکمتهای بسیار است که باید به مقتضای آنها جاری باشند پس بدان که هر موجودی از موجودات عالم به غیر از انسان، از مجردات و مادیات و روحانیات و جسمانیات همه بر وفق حکمت جاری، و جمیع اجزا و متعلقات آنها که بر مقتضای مصلحتی که مقصود از آنهاست مشتملند.
و اما انسان چون محل امانت و اختیار و خود او را در بعضی امور تصرف و تدبیری داده اند لهذا می شود اموری را که در دست او هست بر وفق حکمت و مقتضای مصلحتی که خواسته اند مصروف دارد تا شکر آنها را به جا آورده باشد و بسا می شود که کفران آنها را کرده و در خلاف مصلحت و مطلوب، آنها را استعمال نماید.
پس بر انسان لازم است که سعی بلیغ نماید در دانستن مصالح و حکمت اموری که در دست اوست مثلا کسی که به دست خود دیگری را بزند کفران نعمت دست را نموده، زیرا غرض از خلقت دست، دفع اذیت از خود و برداشتن چیزهای ضروریه است، نه اذیت رسانیدن به دیگران.
و هر که نظر به نامحرم کند نعمت چشم او کفران نموده.
و هر که طلا یا نقره را حبس کند و ذخیره نماید، کفران نعمت خدا را در آنها نموده، زیرا مطلوب از خلق آنها آن است که بندگان به آنها منتفع گردند و تعدیل و مساوات در معاوضه و معامله به واسطه آنها به عمل آید.
پس هر که آنها را حبس نماید کفران نعمت خدا را کرده و ظلم و ستم به آنها نموده و مانند کسی است که حاکم عادل مسلمین را در زندان نماید و کسی که به قدر ضرورت را در مایحتاج خود صرف، و زاید را در راه خدا میان بندگان به نحو مقرر در شرع تقسیم نماید پس آنها را بر وفق حکمت مصروف، و شکر آنها را به جا آورد.
و چون اکثر مردم از فهمیدن حکمتهای آنها غافل بودند خدای تعالی خبر داد ایشان را و فرمود: «و الذین یکنزون الذهب و الفضه و لا ینفقونها فی سبیل الله فبشرهم بعذاب ألیم» یعنی «کسانی که طلا و نقره را جمع می کنند و آنها را ذخیره می سازند و در راه خدا انفاق نمی کنند، پس بشارت ده ایشان را به عذاب دردناک» و از آنچه گفتیم معلوم شد که هر که ظرف طلا و نقره سازد نیز کفران این دو نعمت را کرده، زیرا آنها را بر وفق حکمت و مصلحت صرف نکرده است و همچنین هر که با طلا و نقره، معامله ربایی کند ظلم به آنها کرده، زیرا غرض از خلق آنها آن است که به واسطه آنها تحصیل غیر آنها را کنند، نه اینکه از خود آنها منتفع شوند.
و همچنین حکمت در خلق اطعمه آن است که غذا و قوت مردم باشد پس مقتضای حکمت آنها آن است که هر که از آنها بی نیاز است به دست اهل احتیاج برساند و از این جهت در شریعت، از احتکار و حبس اطعمه، نهی وارد شده است و همچنین درغیر اینها.
و بر اینها قیاس کن جمیع اعمال و افعال و حرکات و سکنات خود را، زیرا هر عملی که از تو صادر می گردد یا شکر است یا کفران، و واسطه ای میان این دو نیست مثلا: اگر با دست راست «استنجا» کنی کفران نعمت دست راست را کرده ای، زیرا خداوند سبحان دو دست را خلق کرده و یکی را اقوی آفریده و آن را افضل نموده و موافق حکمت و عدالت آن است که اقوی و افضل را صرف افعال شریفه نمایی، مثل برداشتن قرآن و چیزی خوردن و اضعف را در امور پست، چون ازاله نجاست و امثال آن استعمال کنی پس هر که خلاف این را کند از عدل، عدول کرده و حکمت را باطل نموده و همچنین اگر در هنگام قضای حاجت رو به قبله نشینی نعمت خدا را در وسعت عالم و خلق جهان کفران کرده ای، زیرا خدای تعالی عالم را وسعت داده و جهان را خلق نموده و بعضی از جهات را بر بعضی شرافت داده از برای اعمال شریفه ای چون نماز و غسل و وضو و نشستن از برای ذکر، نه از جهت افعال پست، مثل: قضای حاجت و آب دهان انداختن و امثال اینها.
و اگر کسی شاخه درخت را بدون حاجتی بشکند کفران نعمت خدا را در خلق درخت و خلق دست خود کرده، زیرا دست را از برای لغو و عبث نیافریده و غرض از خلق درخت آن است که نمو کند و به مرتبه ای که باید برسد، تا بندگان خدا از آن منتفع گردند پس شکستن آن پیش از آنکه به منتهای نمو برسد به جهت امری که موجب انقطاع باشد مخالف حکمت آن است ولی با وجود غرض صحیح، شکستن آن جایز است، زیرا درخت و حیوان را خداوند سبحان فدای غرض انسان کرده و فرموده: «و سخر لکم ما فی السموات و ما فی الأرض جمیعا» و مخفی نماند که این افعال و اعمال که موجب کفران نعمت هستند بعضی باعث نقصان قرب به خدا و پستی منزلت می شوند و بعضی دیگر بالمره آدمی را از حدود قرب الهی می رانند و به عالم بعد می کشانند و داخل افق شیاطین می نمایند و از این جهت بعضی را در زبان شرع، مکروه و بعضی را حرام شمرده اند و حقیقت امر آن است که همه آنها کفران نعمت و مخالف مصلحت و عدول از عدالت اند و لیکن چون خطاب تکلیف، شامل عوام نیز هست، که درجه ایشان نزدیک به درجه چهار پایان است و ظلماتی بالاتر از ظلمت بسیاری از این اعمال که ظلمت میل به دنیا و رکون به آن و جهل و نادانی باشد ایشان را فروگرفته لهذا ظلمت بعضی از این اعمال در انسان چندان ظهوری نمی کند، به این جهت آن را مکروه شمرده اند، زیرا معاصی و کفران نعمتهای الهی ظلمتهایی هستند که بعضی در جنب بعضی دیگر مضمحل است.
آیا نمی بینی که هرگاه بنده ای شمشیر آقای خود را بی اذن او از غلاف کشیده و از خانه بیرون آوردگاه است او را عتاب می کند بلکه او را می زند به جهت این عمل اما هرگاه به آن شمشیر یکی از فرزندان عزیز آقای خود را بکشد دیگر به جهت بیرون کشیدن شمشیر از غلاف بدون اذن، اثری و حکمتی باقی نمی ماند که به آن جهت عتاب کند.
و از این جهت است که اهل بصیرت و معرفت جمیع مکروهات را بر خود حرام می دانند و در جزئی.
چیزی از آداب که انبیا و اولیا ملاحظه می نموده اند مسامحه نمی کنند.
حتی اینکه نقل شده است که «یکی از نیکان را دیدند که گندمی تحصیل نموده و آن را تصدق می کند از سبب آن پرسیدند گفت: یک دفعه کفش پا می کردم سهوا ابتدا پای چپ را داخل کفش کردم خواستم تلافی آن را به تصدق کنم».
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به اهمیت حکمت و مصلحت در زندگی و اعمال انسان میپردازد. هر موجود در جهان دارای حکمت و مصلحت خاصی است و انسان به عنوان موجودی مختار، مسئولیت دارد تا از نعمتهای خداوند به درستی استفاده کند. انسان باید سعی کند تا مصالح کارهای خود را بشناسد و در استفاده از نعمتها، شکرگزار باشد.
اگر انسان از نعمتها به درستی استفاده نکند، به نوعی کفران نعمت کرده است. به عنوان مثال، کسی که از دست خود برای اذیت دیگران استفاده کند، یا در برابر بینایی خود به نامحرم نگاه کند، در واقع از نعمتهایی که خدا به او داده سوءاستفاده کرده است. همچنین، جمعکردن طلا و نقره و عدم انفاق در راه خدا نیز کفران نعمت محسوب میشود.
نویسنده تاکید میکند که تمام اعمال انسان یا شکر است یا کفران. انسان باید در هر عملی که انجام میدهد، به حکمت وجودی آن توجه کند و همواره به مصلحت اندیشیده و از خداوند شکرگزاری نماید. اعمالی که مخالف حکمت و مصلحتاند، باعث دوری از خداوند و کاهش مرتبه انسان میشوند. در نهایت، انسان باید از اشتباهات خود آگاه بوده و مراقب باشد تا به بدیها و مکروهات نپردازد.
هوش مصنوعی: هر ذره از ذرات جهان حامل نکات و حکمتهای زیادی است که باید بر اساس آنها عمل کنند. بنابراین، باید توجه کرد که هر موجودی در عالم، به جز انسان، از موجودات مجرد، مادی، روحانی و جسمانی، همه طبق حکمت خاصی در حال حرکت هستند و تمامی اجزا و ارتباطات آنها بر اساس مصلحتی که منظور از وجودشان است، شکل گرفته است.
هوش مصنوعی: انسان به عنوان یک موجود مختار و امانتدار، مسئولیتهایی در برخی امور دارد. بنابراین، او میتواند آنچه را که در اختیار دارد، بر اساس حکمت و نیازهایی که مشخص شده، به کار ببندد تا شکرگزار آن نعمتها باشد. اما گاهی نیز ممکن است به جای قدردانی، نعمتها را نادیده گرفته و به نحو نادرستی از آنها بهرهبرداری کند.
هوش مصنوعی: انسان باید تلاش زیادی کند تا از دلایل و حکمت کارهایی که در اختیارش است آگاه شود. به عنوان مثال، اگر فردی با دست خود به دیگری آسیب برساند، در واقع نعمت دستش را ناسپاسی کرده است. چرا که هدف از آفرینش دست، جلوگیری از آسیب رساندن به خود و برداشتن اشیاء ضروری است، نه آزار رساندن به دیگران.
هوش مصنوعی: هرکس به نامحرمی نگاه کند، در واقع به نعمت بینایی خود کفر ورزیده است.
هوش مصنوعی: هر کسی که طلا یا نقره را نگه دارد و ذخیره کند، در واقع نعمتهای خدا را انکار کرده است. هدف از خلق این ثروتها این است که انسانها از آن بهرهمند شوند و تبادل و معامله به وسیله آنها به صورت منصفانه و متعادل انجام شود.
هوش مصنوعی: هر کسی که دیگران را محبوس کند، در واقع نعمتهای خدا را انکار کرده و به آنها ظلم میکند. این عمل شبیه به زندانی کردن یک حاکم عادل در میان مسلمانان است. اگر کسی در هزینههای ضروری خود از حد نیازش بکاهد و مازاد آن را در راه خدا بین بندگان به طور صحیح تقسیم کند، در حقیقت به شکل درست از آن استفاده کرده و شکر آنها را به جا آورده است.
هوش مصنوعی: از آنجا که بیشتر مردم از درک حکمتهای مربوط به طلا و نقره غافل بودند، خداوند به آنها هشدار داد و فرمود که کسانی که طلا و نقره را جمع میکنند و در راه خدا خرج نمیکنند، به عذاب دردناک بشارت داده میشوند. این موضوع نشان میدهد که هر کسی که ظروف طلا و نقره درست کند نیز در حق این دو نعمت کفران کرده، زیرا از آنها به درستی استفاده نکرده است. همچنین، هر کس که با طلا و نقره به معاملات ربوی بپردازد، به این فلزات ظلم کرده است، زیرا هدف از خلق آنها این است که از طریق آنها چیزهای دیگری را به دست آورند، نه اینکه صرفاً از خود آنها بهرهوری کنند.
هوش مصنوعی: حکمت در خلق غذاها این است که آنها باید خوراک و قوت مردم باشند. بنابراین، بر اساس این حکمت، لازم است که هر کسی که به این غذاها نیاز ندارد، آنها را به دست افرادی که به آنها نیاز دارند برساند. به همین دلیل در شریعت، احتکار و نگهداشتن غذاها ممنوع اعلام شده است و این موضوع تنها محدود به غذاها نیست.
هوش مصنوعی: همه اعمال، حرکات و رفتارهای خود را با این معیار بسنجید، چرا که هر عملی که از شما سر میزند یا نشانه شکرگزاری است یا کفران نعمت. میان این دو هیچ حالت سومی وجود ندارد. برای مثال، اگر با دست راست خود «استنجا» کنید، در واقع دارید نعمت دست راست را نادیده میگیرید، زیرا خداوند دو دست را آفریده و یکی از آنها را قویتر و برتر قرار داده است. بر اساس حکمت و عدالت، شایسته است که از دست قوی برای کارهای با ارزش، مانند خواندن قرآن یا خوردن، استفاده کنید و دست ضعیفتر را برای کارهای کمارزش، مانند پاک کردن نجاست، اختصاص دهید. بنابراین، هر کس خلاف این شایستگیها عمل کند، از عدل خارج شده و حکمت را زیر سوال میبرد. همچنین، اگر در هنگام برآوردن نیاز جسمانی خود رو به قبله بنشینید، به وسعت عالم و نعمتهای خدا کفران کردهاید، زیرا خداوند عالم را وسیع آفریده و برخی جهات را به خاطر اعمال با ارزش، مانند نماز و وضو، برتر قرار داده است، نه برای کارهای کمارزش مانند قضای حاجت یا انداختن آب دهان.
هوش مصنوعی: اگر کسی بدون نیاز، شاخهای از درخت بشکند، در واقع نعمتهای خدا را نادیده گرفته است. خداوند درخت و دست را برای کارهای بیهوده نیافریده است. هدف از خلقت درخت این است که رشد کند و به مرحلهای برسد که بندگان خدا از آن بهرهمند شوند؛ بنابراین، شکستن درخت قبل از آنکه به رشد کامل خود برسد، مخالف حکمت خداست. اما اگر شکستن درخت به دلیل هدفی درست باشد، اشکالی ندارد، چون خداوند درختان و حیوانات را برای خدمت به انسان خلق کرده است. در این راستا، خداوند فرموده است که همه چیز در آسمان و زمین به سود شما قرار داده شده است. باید توجه داشت که کارهایی که موجب نادیده گرفتن نعمتهای الهی میشوند، گاهی باعث فاصله گرفتن از خدا و کاهش مقام انسان میشوند و گاهی ممکن است به کلی انسان را از رحمت الهی دور کنند. به همین دلیل، برخی از این اعمال در دین مکروه و برخی دیگر حرام شمرده شدهاند. در نهایت، همه این کارها نشاندهنده نادیده گرفتن نعمتها و ناعدالتی هستند. اما با توجه به اینکه افراد عادی نزدیک به سطح حیوانات هستند و تحت تأثیر ظلمتهای ناشی از میل به دنیا و نادانی قرار دارند، برخی از این کارها در نظر آنها کمتر مشهود است. به همین دلیل، بعضی از آنها مکروه تلقی میشوند. زیرا گناهان و نادیده گرفتن نعمتهای الهی، ظلمتهایی هستند که برخی از آنها در برابر دیگران کمانگارند.
هوش مصنوعی: آیا متوجه نیستی که وقتی کسی بدون اجازه صاحبش شمشیر او را از غلاف بیرون میآورد و به بیرون میبرد، ممکن است به او تذکر داده شده و حتی مورد تنبیه قرار گیرد؟ اما اگر این شمشیر به یکی از فرزندان عزیز صاحبش آسیب بزند، دیگر نمیتوان در مورد کشیدن شمشیر بدون اجازه صحبت کرد و هیچ عتابی در این زمینه باقی نمیماند.
هوش مصنوعی: به همین خاطر، کسانی که دیدگاه و بینش عمیقی دارند، تمام کارهای ناپسند را بر خودشان ممنوع میدانند و در جزییات هم این موضوع را رعایت میکنند.
هوش مصنوعی: پیامبران و ولیها در مورد آداب و رسوم هیچگاه بیتوجهی نمیکنند و به آنها اهمیت زیادی میدهند.
هوش مصنوعی: روایت شده که یکی از افراد نیکوکار، گندمی را به دست آورد و آن را به صدقه داد. از او در مورد علت این کار پرسیدند و او گفت: "یک بار وقتی که میخواستم کفش بپوشم، به طور تصادفی اول پای چپم را در کفش کردم. تصمیم گرفتم برای جبران این مسئله، این گندم را صدقه بدهم."
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.