و اما معالجه عملی حب جاه، آن است که گمنامی و گوشه نشینی را اختیار کنی و از مواضعی که در آنجا مشهور هستی، و أهالی آن در صدد احترام تو هستند مسافرت و هجرت کنی و به مواضعی که در آنجا گمنام باشی مسکن نمایی و مجرد گوشه نشینی در خانه خود در آن شهری که مشهوری فایده نمی بخشد، بلکه غالب آن است که قبول عامه و حصول جاه از آن بیشتر حاصل شود پس بسا کسان که در شهر خود در خانه نشسته و در بر روی خود بسته و از مردم کناره کرده و به این سبب میل دلها به ایشان بیشتر و آن بیچاره این عمل را وسیله تحصیل جاه قرار داده و چنین می داند که ترک دنیا کرده هیهات، هیهات، فریب شیطان را خورده نظر به قلب خود افکند که اگر اعتقاد مردم از او زایل شود و در مقام مذمت و بدگویی برآیند چگونه دل او متألم می گردد و نفس او مضطرب می شود و در صدد چاره جویی او برمی آید، بداند که: حب جاه او را بر گوشه نشینی واداشته.
و عمده در علاج این صفت، قطع طمع کردن است از مردم و این حاصل نمی شود مگر به قناعت، زیرا هر که قناعت را پیشه خود کرد از مردم مستغنی می شود و چون از ایشان مستغنی شد دل او از ایشان فارغ می گردد و رد و قبول مردم در نظر او یکسان می نماید بلکه هر که از اهل معرفت باشد و او را طمعی به کسی نباشد مردم در نظر او چون چهارپایان می نمایند.
و از جمله معالجات عملیه حب جاه آنکه از چیزی که باعث زیادتی حب جاه و حرمت تو باشد احتراز کنی و أموری را که موجب سقوط وقع تو باشد مرتکب گردی، مادامی که منجر به خلاف شرعی نشود و بسیار در أخبار و آثاری که در مذمت جاه رسیده تتبع نمایی و فواید ضد آن را که گمنامی و خمول است به نظر درآوری.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.