و اما عُجْب به مال: پس علاج آن این است که آفات مال را به نظر درآورد و تفکر کند که آن در معرض زوال و فنا، و عاری از دوام و بقاست گاهی نهب و غارت می شود، و زمانی به ظلم و ستم می رود، به آتش می سوزد، و به آب غرق می شود، دزد آن را می برد و طرار آن را می رباید، و غیر اینها از آفات سماویه و ارضیه و متذکر شود که در بین یهود و هندو کسانی هستند که مال و ثروتشان أفزونتر از ایشان است و اف بر شرفی که هندو و یهود در آن پیش باشد و تف بر بزرگی ای که دزد آن را در یک لحظه برباید و صاحبش را مفلس و ذلیل بنشاند.
بسی کم است ز گاو و خر، آنکه در عالم
زیادتی بود از دیگران به گاو و خرش
علاوه بر این، ملاحظه کند آیات و اخباری که در مذمت مال و حقارت مالداران رسیده و آنچه در فضیلت فقرا و شرافت فقر وعزت ایشان در روز قیامت و سبقتشان به بهشت وارد شده چگونه عاقل دیندار به مال شاد و فرحناک و خوشحال می گردد، و به آن عجب می کند با وجود اینکه حقوق بسیار از جانب پروردگار به آن تعلق می گیرد و از عهده همه آنها برآمدن در نهایت صعوبت و اشکال، و در حلال آن پستی مرتبه در روز قیامت و طول حساب، و در حرام آن مواخذه و عقاب است بلکه سزاوار مالداران آن است که ساعتی از خوف و اندوه، و از تقصیر مالیه و راه دخل و خرج آن خالی نباشد و حال اینکه قیمت مرد به کمال و هنر است نه به سیم و زر، بزرگی و شرف در بندگی خداوند اکبر است نه به گاو و خر.
قلندران حقیقت به نیم جو نخرند
قبای اطلس آن کس که از هنر عاری است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.