گنجور

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
عین‌القضات همدانی

تا من به میان رسول یابم با تو

تنها ز همه جهان من و تنها تو

خورشید نخواهم که بر آید با تو

آیی بر من سایه نباشد با تو

مجیرالدین بیلقانی

کندم همه شب ریش ز عشقت تا تو!

کافر شدی و نماند خونی با تو

اکنون که تو ریش می کنم من نکنم

یا من کنم این بیشه ناخوش یا تو

خاقانی

صد ساله ره است از طلب من تا تو

در بادیهٔ طلب من آیم یا تو

جانی به سه بوسه شرط کردم با تو

شرطی به غلط نرفت ها من، ها تو

ظهیری سمرقندی

تنها ز همه جهان من و تنها تو

یا من به میان رسول بایم یا تو

خورشید نخواهم که برآید تا تو

تنها روی و سایه نیاید با تو

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه