زهیر
زهیر در ۵ روز قبل، یکشنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۱۱:۳۲ دربارهٔ غبار همدانی » غزلیات » شمارهٔ ۱:
خدا رحمت کنه مرحوم شیخ حسنعلی نجابت قدّس سرّه، گویا از همین بیت در بیان مطلبی به این مضمون استفاده فرمودن: محبّت الهی به گونهایه که وقتی وارد دل کسی شد، بحث این نیست که شخص اعمال خوب و بدشُ فراموش میکنه یا نه!! بلکه وضع به قدری دگرگون و زیر و رو میشه که خود شخص هم ممکنه گم بشه، (یعنی اضافه بر اینکه شخص خیلی تغییر میکنه و اضافه بر دود و پوچ شدن نفسانیات و آرزوها و توهّمها و نادانیها و خیالها، خود شخص هم ممکنه غیبش بزنه! ینی محبّت خدا تا این حد وضعُ تغییرِ تمام عیار میده.)
زهیر در ۱۶ روز قبل، چهارشنبه ۱۵ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۰۵:۳۸ در پاسخ به Mahmood Shams دربارهٔ حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲:
علیک سلام و عرض ادب
دیدگاهتون دربارۀ بیت اوّل جالبه و دور از ذهن هم نیس. ولی به جا هس که این سؤال مطرح بشه: با ای حساب بیت دوم چطوری معنی میشه؟
زهیر در ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۶ دی ۱۴۰۲، ساعت ۰۸:۵۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۶۶:
تو مکتبِ بزرگان عاشق و ادیب بیعقلی نی؛ بلکه ایقد «عشق» سلطنت و حکومت داره که شخصِ عاشق از خود بیخوده و عقلش هم غرقِ مدهوشی و شیداییِ محبوبه.
به همی خاطرم کسی نمیتونه با بلندایِ عقلِ حسابگر به عشق برسه.
«شرطِ اول قَدَم آنست که مجنون باشی»
ولی چون خدا خواهانه و توانا و مقتدر، از لطف و مهربونیش بیچشمداشت «هر تأمینی» میکنه.
«قل بفضل الله و برحمته فبذلک فلیفرحوا هو خیر مما یجمعون»
زهیر در ۸ ماه قبل، دوشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۰۰ دربارهٔ عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۸ - در معنی من عرف نفسه فقد عرف ربه فرماید:
این شعر رُ که میخونم، غصّهم میگیره. چون حس میکنم اتاقم که یه عمر داخلش زندگی کردم، روی کوهِ الماس بوده و خودم خبر نداشتم و هنوزم خبر ندارم.
زهیر در ۸ ماه قبل، یکشنبه ۸ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۳۸ دربارهٔ جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۵۶ - تحریض علی طلب الادب و تحریض علی ادب الطلب:
از اشعار خیلی عالی دربارۀ ادب
زهیر در ۹ ماه قبل، شنبه ۳ تیر ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۰۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۳۶:
در حدیثی نقل شده که پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله فرمودند:
مَنْ أَخْلَصَ لِلَّهِ أَرْبَعِینَ یَوْماً فَجَّرَ اَللَّهُ یَنَابِیعَ اَلْحِکْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلَی لِسَانِهِ
ترجمه: هرکس ۴۰ روز [خودش را] برای خدا خالص کند، خدا از دلش به زبانش چشمههای حکمت را میشکافد.
سند حدیث: عدّة الدّاعی، بحار الانوار
زهیر در ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱ تیر ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۱۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۷۹:
عسسان ینی چی؟
زهیر در ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱ تیر ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۵۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۷۲:
معنی مصرع اوّلُ اصلا نفهمیدم. کسی میتونه لطف کنه و معنیش کنه؟
زهیر در ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۶:۳۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۷۸:
تانم یعنی: توانم
زهیر در ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۳۴ در پاسخ به علی میراحمدی دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۱۵:
🌺💐🌹🌷
زهیر در ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۱۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۱۵:
آب و گُل؟
یا آب و گِل؟
به نظرم گِل باشه. ولی دلیلِ محکم میخوام.
زهیر در ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۶:۴۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۳:
بیگفتگو و بحث و بیبرو برگرد، پیر میفروش امام علی علیه السلام هستند و بس
زهیر در ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۴۹ در پاسخ به وکیل دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۲:
در تأیید و تطبیق فرمایشتون: طبق آیه ۹۳ تا ۹۶ سورهی یوسف، پیراهن حضرت یوسف حتّیٰ سبب بهبود و بازگشت بیناییِ حضرت یعقوب شد.
زهیر در ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۷:۳۹ دربارهٔ شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۶۲ - تمثیل در اطوار سیر و سلوک:
اشاره به آیهی ۱۰۱ سورهی مؤمنون:
فَإِذَا نُفِخَ فِی الصُّورِ فَلَا أَنْسَابَ بَیْنَهُمْ یَوْمَئِذٍ وَلَا یَتَسَاءَلُونَ
ترجمهی بهرام پور: پس چون در صور دمیده شود، آن روز میانشان خویشاوندی نباشد و از یکدیگر نپرسند
زهیر در ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۷:۰۰ دربارهٔ صفایی جندقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۶:
🙄
زهیر در ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۲۱ در پاسخ به مستعار فلانی دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۰۳:
مثنوی، دفتر چهارم، ۷۹، بیت ۸ تا ۲۴:
توضیحاتِ مولوی دربارهی بایزید که گاهی میگفت «انا الحق»:
نقل آمد عقل او (یعنی بایزید) آواره شد
صبح آمد شمع او بیچاره شد
عقل چون شحنهست چون سلطان رسید
شحنهٔ بیچاره در کنجی خزید
(شحنه تقریبا یعنی مأمور حکومت، معادلش رُ شما مأمور نیرو انتظامی فرض کن)
عقل سایهٔ حق بود حق آفتاب
سایه را با آفتاب او چه تاب
چون پری غالب شود بر آدمی
گم شود از مرد وصف مردمی
هر چه گوید، آن پری گفته بوَد
زین سری زان آن سری گفته بوَد
چون پری را این دم و قانون بوَد
کردگارِ آن پری خود چون بوَد؟
اوی او رفته، پری خود او شده
تُرک بیالهام، تازیگو شده
چون به خود آید، نداند یک لغت
چون پری را هست این ذات و صفت
پس خداوند پریّ و آدمی
از پری کی باشدش آخر کمی؟
شیرگیر ار خون نرّه شیر خَورد
تو بگویی او نکرد، آن باده کرد
ور سخن پردازد از زر کهن
تو بگویی باده گفتست آن سخن
بادهای را میبود این شر و شور
نور حق را نیست آن فرهنگ و زور
که ترا از تو به کل خالی کند
تو شوی پست او سخن عالی کند
گر چه قرآن از لب پیغمبرست
هر که گوید حق نگفت، او کافرست
چون همای بیخودی پرواز کرد
آن سخن را بایزید آغاز کرد
عقل را سیل تحیّر در ربود
زان قویتر گفت که اوّل گفته بود
نیست اندر جبّهام الّا خدا
چند جویی بر زمین و بر سما
ظاهرِ همهی این توضیحاتِ مولوی، دقیقا منطبق بر آیهی شریفهی «و ما رمیت اذ رمیت و لکنّ الله رمی» هس.
زهیر در ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۰۷ در پاسخ به آرمان وکیلی صادقی دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۰۳:
صد البته طبق بعضی از حدیثا، خود امیرالمؤمنین علیه السلام کسانی را که مُصر بر این بودند که امام علی خداستُ به حکم خدا و دین، کشته و سوزاندهاند.
زهیر در ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۸:۳۸ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۵۳۷:
کاش قبل از اینکه بیوفتیم توی سقوطِ هواپرستی، کمی هم عاقبتاندیشی کرده بودیم و تا این حد غافل از «مکافاتِ عمل» نبودیم.
«از مکافات عمل غافل نشو»
زهیر در ۱۰ ماه قبل، شنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۵۵ در پاسخ به محمدجواد محمدی نیا دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۰:
سلام آقا جواد، چطور میتونم بهتون آشنا بشم؟ کجایین؟ چطور بهتون دسترسی داشته باشم؟ یک راه ارتباطی، چیزی معرفی بفرمایین
زهیر در ۱۰ ماه قبل، شنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۳:۱۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۶۲:
با توجّه به «ما» در مصرع زیر از مولانا:
آنگه کنی آهنگِ ما، آهنگِ ما
به نظر میاد در این مصرع و همچنین در رباعیِ بالا، مولوی از طرف راهیافتگان (یعنی همون «ما») سخن گفته و مخاطبش انسانهای کمالنیافته ولی طالب است.