سماع صوفیان می درنگیرد
که آتش هیزمی را تر نگیرد
یقین میدانک جسمانیست آفت
مکوپ این دست تا پا برنگیرد
بیابد خلوت عشرت مسیحا
اگر مجلس ز گاو و خر نگیرد
چرا در بزم خلوت بیگرانان
دل ما عیش را از سر نگیرد
نه اصل این بنا باشد کلوخی
کلوخی لطف آن دلبر نگیرد
که چشم حقد یوسف را نداند
که بانگ چنگ گوش کر نگیرد
ز هر آهو نه صحرا مشک یابد
ز هر گاوی جهان عنبر نگیرد
ز هر نی ناله مشتاق ناید
و هر مرغی ز نی شکر نگیرد
چه داند لطف زهره زهره رفته
که او را گوشه چادر نگیرد
می جان را به جز جانی ننوشد
که جسمانی می انور نگیرد
نه هر ابری حریف ماه گردد
که اختر را به جز اختر نگیرد
اگر دلدار گیرد در جهان کس
از این دلدار ما خوشتر نگیرد
خداوند شمس دین آن نور تبریز
که هر کس را چو من چاکر نگیرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این اشعار به بیان احساسات عمیق و معنوی صوفیان نسبت به عشق الهی و تجلیات آن میپردازد. شاعر از ناکارآمدی جلسات عادی و دنیوی میگوید و تأکید میکند که برای درک عشق واقعی و ژرف، باید از ظواهر پیش پا افتاده گذشت. او با نمادها و تشبیهات مختلف، نشان میدهد که تنها در مکانهای معنوی و با حضور دلدار حقیقی، میتوان به معرفت و خوشبختی حقیقی دست یافت. همچنین به نوعی نقد بر ظواهر و فضیلتهای دنیوی است و نشان میدهد که عشق و نور الهی فراتر از محدودیتهای مادی است.
هوش مصنوعی: گوش دادن به موسیقی صوفیان به اندازهای عمیق و تأثیرگذار است که نمیتواند مثل آتش هیزمتر که دیرتر روشن میشود، تاثیرش را کاهش دهد. در واقع، این نوع سماع همانند آتشی است که با شدت و قدرت شعلهور میشود.
هوش مصنوعی: بدون شک میدانم که آسیبهای جسمانی از ما به این دستان و پاها نمیرسد، اگر نتواند بر آنها تأثیر بگذارد.
هوش مصنوعی: اگر کسی بخواهد از لذتهای زندگی بهرهمند شود، باید دور از هوسهای دنیوی و زندگیهای مادی باشد.
هوش مصنوعی: چرا در میهمانی خاموش و بیدردسر، دل ما از شادی و خوشی دوری کند؟
هوش مصنوعی: این ساختمان اصلی نیست و تنها تودهای از خاک و گل است؛ زیبایی و جذابیت آن به خاطر دلبر و معشوقی است که در آن حضور دارد.
هوش مصنوعی: چشم حسود و بدخواه یوسف نمیداند که صدای چنگ چگونه به گوش ناشنوا نمیرسد.
هوش مصنوعی: از هر آهویی در دشت، مشک به دست میآید و از هر گابی، جهان عطر عنبر نمیگیرد.
هوش مصنوعی: هر نی هرگز نمیتواند نالهی عاشقانه را ثبت کند و هر پرندهای از نی شیرینی نمیچشد.
هوش مصنوعی: چه کسی میداند لطافت زهره چگونه است؟ او به حدی دچار غم است که حتی نمیتواند گوشه چادر را بگیرد.
هوش مصنوعی: تنها روحی که از جان واقعی برخوردار است، نمیتواند از جسم مادی بهرهای ببرد و به حالتی نورانی دست یابد.
هوش مصنوعی: هر ابری نمیتواند با ماه رقابت کند، زیرا ستاره را تنها یک ستاره میتواند بگیرد.
هوش مصنوعی: اگر کسی در جهان محبوبی پیدا کند، محبوب ما از همه آنها برایش بهتر و زیباتر است.
هوش مصنوعی: خداوند به نور شمس دین اشاره دارد که از تبریز میتابد و او به همه کسانی که شایستهاش هستند، توجه و لطف میکند، اما من را بهعنوان خادمی خاص و ویژه میپذیرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
خلاف آن شد که با من در نگیرد
گُل آرد بید، لیکن بَر نگیرد
چه گویم با تو چون می درنگیرد
فغان زین دل که دل میبرنگیرد
اگر دلبر ز ما دل برنگیرد
دل من غیر او دلبر نگیرد
اگر زر در میان نبود کمر را
میان دوست را دربر نگیرد
صبا دم میدهد گل را ولیکن
[...]
به عالم فتنه ای تا در نگیرد
کسی کامی ز عالم بر نگیرد
ولی این ناز هر جا درنگیرد
بود کس کش به کاهی بر نگیرد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.