غیر عشقت راه بین جستیم نیست
جز نشانت همنشین جستیم نیست
آن چنان جستن که میخواهی بگو
کان چنان را این چنین جستیم نیست
بعد از این بر آسمان جوییم یار
زانک یاری در زمین جستیم نیست
چون خیال ماه تو ای بیخیال
تا به چرخ هفتمین جستیم نیست
بهتر آن باشد که محو این شویم
کز دو عالم به از این جستیم نیست
صافهای جمله عالم خورده گیر
همچو درد درد دین جستیم نیست
خاتم ملک سلیمان جستنیست
حلقهها هست و نگین جستیم نیست
صورتی کاندر نگین او بدست
در بتان روم و چین جستیم نیست
آن چنان صورت که شرحش میکنم
جز که صورت آفرین جستیم نیست
اندر آن صورت یقین حاصل شود
کز ورای آن یقین جستیم نیست
جای آن هست ار گمان بد بریم
ز آنک بیمکری امین جستیم نیست
پشت ما از ظن بد شد چون کمان
زانک راهی بیکمین جستیم نیست
زین بیان نوری که پیدا میشود
در بیان و در مبین جستیم نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
اهل بر روی زمین جستیم نیست
عشق را یک نازنین جستیم نیست
زین سپس بر آسمان جوئیم اهل
زان که بر روی زمین جستیم نیست
برنشین ای عمر و منشین ای امید
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.