گر جام سپهر، زهرپیماست
آن در لب عاشقان چو حلواست
زین واقعه گر ز جای رفتی
از جای برو که جای این جاست
مگریز ز سوز عشق زیرا
جز آتش عشق دود و سوداست
دودت نپزد کند سیاهت
در پختنت آتشست کاُستاست
پروانه که گرد دود گردد
دودآلودهست و خام و رسواست
از خانه و مان به یاد ناید
آن را که چنین سفر مهیاست
از شهر مگو که در بیابان
موسیست رفیق من و سلواست
صحبت چه کنی که در سقیمی
هر لحظه طبیب تو مسیحاست
دلتنگ خوشم که در فراخی
هر مسخره را رهست و گنجاست
چون خانه دل ز غم شود تنگ
در وی شه دلنواز تنهاست
دل تنگ بود جز او نگنجد
تنگی دلم امان و غوغاست
دندان عدو ز ترس کندهست
پس روترشی رهایی ماست
خاموش که بحر اگر ترش روست
هم معدن گوهرست و دریاست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به عشق و حسرت عاشقان اشاره دارد. شاعر بیان میکند که اگر جهان مانند زهر باشد، درهای عشق مانند شیرینی حلوای خوشمزه است. او تلویحاً به کسانی که از عشق فرار میکنند هشدار میدهد که در نهایت تنها آتش عشق ماندگار و ارزشمند است. هرچند عشق سختیهایی به همراه دارد، اما در عمق آن زیبایی و خوشیهای زیادی نهفته است. شاعر همچنین به دل تنگی و تنهایی اشاره میکند و میگوید وقتی دل از غم تنگ میشود، تنها عشق است که میتواند آرامشبخش باشد. در نهایت، او توصیه میکند که به دریا و عمق وجود خود نگاه کنیم، زیرا حتی اگر ظاهراً تلخ باشد، در آن گوهرهای ارزشمندی وجود دارد.
هوش مصنوعی: اگر دنیای ما تلخ و زهرآلود باشد، برای عاشقان مثل حلوا شیرین و لذتبخش است.
هوش مصنوعی: اگر به خاطر این حادثه از جایت برخیزی، به جای دیگری برو، زیرا واقعیات اینجا همانند اینجا هستند.
هوش مصنوعی: از عشق فرار نکن، چون تنها چیزی که در آن نیست آتش عشق است، بلکه بود و نابودی و درد و رنج به همراه دارد.
هوش مصنوعی: دود تو نمیسوزد، در حالی که سیاهی تو ناشی از آتش است که در پختن تو وجود دارد.
هوش مصنوعی: پروانهای که در گرد و غبار دود میچرخد، به خاطر آلودگی و خامیاش شرمنده و بیپناه است.
هوش مصنوعی: هیچکس از خانه و دیار خود یاد نمیکند، وقتی که چنین سفری برای او فراهم شده باشد.
هوش مصنوعی: در مورد شهر صحبت نکن، زیرا در بیابان دوستی دارم که مانند موسی است و نعمتها و آرامشهایش چون منّ و سلوی برایم ارزشمند است.
هوش مصنوعی: در مورد چه چیزی میخواهی صحبت کنی، وقتی که در بیماری و درد هر لحظه درمانگر تو مانند مسیح است؟
هوش مصنوعی: در شادی و خوشی، دلتنگیام را حس میکنم؛ زیرا هر کسی که میخواهد، میتواند به راحتی در این فضا حضور پیدا کند و در آنجا مستقر شود.
هوش مصنوعی: وقتی دل انسان از غم پر میشود و تنگ میگردد، در آن تنها کسی که میتواند دل را آرام کند، محبت و لطافتِ کسی است که در دل جای دارد.
هوش مصنوعی: دل من بسیار دلتنگ است و هیچکس جز او نمیتواند این تنگی و ناراحتی را تحمل کند؛ این احساس درونم به شدت آزاردهنده و پرسر و صداست.
هوش مصنوعی: دشمن به خاطر ترس خود را در تنگنا قرار داده است، پس ما از این وضعیت آزادی داریم.
هوش مصنوعی: ساکت باش، زیرا اگرچه دریا ممکن است خشن و تند باشد، اما همچنان منبع جواهرات و زیباییهاست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
تا نقش خیال دوست با ماست
ما را همه عمر خود تماشاست
آنجا که جمال دلبر آمد
والله که میان خانه صحراست
وانجا که مراد دل برآمد
[...]
برخیز که موسم تماشاست
بخرام که روز باغ و صحراست
امروز بنقد عیش خوشدار
آن کیست کش اعتماد فرد است
می هست و سماع و آن دگر نیز
[...]
زین چار خلیفه مُلک شد راست
خانه به چهار حد مهیاست
این خاک ز لطف نور برخاست
وانگاه روان شد از چپ و راست
شد جانوری که آشیانش
برتر ز ضمیر و وهم داناست
هر لحظه ز فیض و فضل آن نور
[...]
شوری ز شرابخانه برخاست
برخاست غریوی از چپ و راست
تا چشم بتم چه فتنه انگیخت؟
کز هر طرفی هزار غوغاست
تا جام لبش کدام می داد؟
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.